آیات متعددی از قرآن کریم که آنها نیز مانند آیات عنوان قبلی همگی مدنی هستند بر این امر تأکید دارند و میتوان آن را یکی از مسئولیتهای اجتماعی سیاسی تلقی نمود.
مدنی بودن این آیات نشان میدهد مطالبه «نصرت» برای پیامبر اسلام۶ در دوران مدینه ناظر بر شان جدید پیامبر است که در دوران مکی وجود نداشت و آن تشکیل حکومت و به دست گرفتن زمام اداره جامعه است.
تأکید قرآن بر اطاعت و حمایت افراد جامعه اسلامی از امام جامعه کاشف از یک نکتهای که میتوان تقریباً در همه مسئولیتهای این بخش مشاهده نمود و آن نقش محوری و پایهای مردم در نظام اسلامی است؛ چراکه مردم با اطاعت از رهبری الهی جامعه و نیز حمایت و پشتیابی از او سبب تحقق و دوام ولایت شرعی رهبر جامعه اسلامی میگردند. در واقع مشروعیت زعامت فقیه جامعالشرایط، امری الهی است ولی برپایی این امرِ مشروع، نیازمند حمایت و تأیید مردمی است.
خداوند در سوره انفال میفرماید: (وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوك فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَالَّذِی أَیَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ؛۱ و اگر بخواهند تو را بفریبند، یقیناً خدا تو را بس است؛ اوست کسی که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت).
وقتی خداوند به پیامبر اسلام میفرماید او را با امدادهای خویش و با مؤمنان تأیید و تقویت کرده است، نشان میدهد وظیفه مؤمنان است از رهبری جامعه اسلامی حمایت و پشتیبانی کنند. بنابراین یکی از مسئولیتهای اجتماعی «تأیید پیشوای جامعه» است.
در واقع امدادهای غیبی الهی برای خنثا شدن دسیسهها و نقشهای دشمنان کافی است و خداوند برای تأیید و تقویت فرستادهاش به کمک هیچکس نیازمند نیست؛ اما با این حال اشاره به نقش مؤمنان در تأیید ولیّ جامعه، اشارهای بر لزوم نقشآفرینی اهل ایمان در این زمینه است؛ ضمن اینکه تجلیلی نیز از رفتار مسئولانه آنان نیز قلمداد میشود.
به هر حال خداوند اراده کرده است که در کنار امدادهای خود، با حمایت و نصرت