253
مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن

مدیریت کنند.

برای نمونه عدالت در توزیع ثروت و امکانات یا عدالت در روابط خارجی، عدالت قضایی در دستگاه قضایی حکومت و نیز رعایت عدالت اجتماعی درباره ارباب‏رجوع و برابری در قانون‏گذاری و مطالبه قانون‏گرایی، جنبه‏هایی از عدالت است که متولی آن قدرت‏های حاکم است و مردم تنها نقش نظارتی دارند، ولی کسی که باید این ابعاد را به منصه ظهور برساند حاکمان و مسئولان حکومت هستند.

علامه طباطبائی نیز پس از برداشت عدالت اجتماعی از یکی از آیات قرآن، می‏نویسد: «ازآنجاکه حکومت زمام جامعه و سررشته مدیریت آن را به دست گرفته، اقامه عدالت را بر عهده دارد.»۱

اما پرسش مهمی در اینجا وجود دارد که چرا قرآن کریم سخنی صریح از نقش دولت‏ها و حاکمان در برقراری عدالت ندارد و تنها بر نقش مردمی تأکید کرده است.

یکی از پاسخ‏هایی که در امثال این مورد وجود دارد، کفایت دلالت اقتضاست؛ یعنی وقتی عدالت قضایی یا عدالت در روابط خارجی بیان می‏شود، پیش‏فرض آنها لزوم نقش‏آفرینی دولت‏ها به عنوان نمایندگان مردم است.

همچنین ازآنجاکه مسئولان جامعه، منتخبان و وکلای مردم هستند، بنابراین اصل و ریشه این مسئولیت‏ها به مردم باز می‏گردد؛ لذا خطاب صریح به آنان کفایت از خطاب به فرع می‏نماید.

الزامات

از نگاه وحیانی استقرار عدالت در جامعه لوازم و الزاماتی دارد که تا به آنها تن داده نشود نمی‏توان شاهد نسیم عدالت بود.

۱. احسان

گرچه اصل در جامعه ایمانی عدالت و مساوات است، اما اگر جامعه‏ای تنها عدالت را (که پایه آن حقوق افراد است) ملاک عملکردهای خود قرار دهد، در صحنه عمل دچار مشکل

1.. طباطبائی، المیزان، ج۱۲، ص۳۳۱ - ۳۳۲.


مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن
252

(امر به عدالت) است.

همچنین دقت در بافت این آیه نشان می‏دهد که در پسِ منطوقش نکته ‏مهمی نهفته است و آن اشاره به جایگاه افرادی است که مردم را به عدالت دعوت می‏نمایند. در این آیه آمران به عدالت در ردیف پیامبران شمرده شده‏اند و کفر به خداوند و کشتن پیامبران و کشتن این‏گونه افراد در یک سطح قرار گرفته است و این نهایت اهتمام اسلام را به مسئله بسط عدالت در اجتماع روشن می‏سازد.۱

همسو با اشاره آیه قبلی، در سوره نحل نیز توجه مجدد به عدالت‏خواهی شده است. خداوند در یک تمثیل قرآنی برای مقایسه کافر و مؤمن، از «آمر به عدل» در برابر برده گنگ و بی‏دست و پا یاد می‏کند و می‏فرماید: (وَضَرَبَ اللَّهُ مثلاً رَجُلَینِ أَحَدُهُما أَبْکَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَىْ‏ءٍ وَهُوَ کُلٌّ عَلی‏ مَوْلاهُ أَینَما یُوَجِّهْهُ لا یَأْتِ بِخَیرٍ هَلْ یَسْتَوی هُوَوَمَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَعَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛۲ و خدا مثلی [دیگر] می‏زند: دو مردند که یکی از آنها لال است و هیچ کاری از او برنمی‏آید و او سربار خداوندگارش می‏باشد. هر جا که او را می‏فرستد خیری به همراه نمی‏آورد. آیا او با کسی که به عدالت فرمان می‏دهد و خود بر راه راست است یکسان است؟).

این بیان افزون بر تأمین غرض اولیه آیه (منطوق)، می‏خواهد با اشاره بگوید قدرت تکلم باید در مسیر عدالتخواهی به کار گرفته شود و فرد با ایمان باید با جسارت و قدرت امر به عدالت کند و چنین شخصی، فردی کارآمد، توانمند و مطلوب است. همچنین با توجه به تقابلی که در این آیه ترسیم شده است، چه‎بسا بتوان برداشت کرد هر که عدالتخواه نباشد، گنگ و بی‏خاصیت است.

ب - نقش دولت‏ها و حکومت

با توجه به ابعاد عدالت که پیش‏تر بیان شد، اجرای برخی ابعاد عدالت عمدتاً در دست افراد جامعه نیست، بلکه وظیفه دولت‏ها و حکومت‏هاست که آنها را اجرایی سازند یا دست‎کم

1.. ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۸۰.

2.. نحل: ۷۶.

  • نام منبع :
    مدل مسئولیت پذیری اجتماعی قرآن
    موضوع :
    موضوع
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    19/08/1400
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2116
صفحه از 394
پرینت  ارسال به