اصحاب امامان علیهم السلام از اهل حدیث در این خصوص ادعایی است که با واقعیت تاریخی کلام شیعه مطابقت ندارد.
۲. ۴. کلام فلسفی یا کلام معتزلی شیعه
یکی از مواردی که مؤلف در بخش اول مقاله خود یعنی توصیف تاریخ کلام شیعه به آن اشاره کرده است بحث نوبختیان و نظریات کلامی آنان است. وی چنین قلمداد میکند که نوبختیان نیز در نظریات کلامی خود از معتزله تأثیر پذیرفتهاند؛ چرا که نوبختیان با تصور شبه انسانی از خدا مخالف بودند و برای انسان اراده و اختیار قائل بودهاند.
«بنو نوبخت با معتزلیان در توحید موافق بودند چرا که با هر تصور شبه انسانی از خدا مخالفت میکردند و همچنین در عدل الهی با آنان موافق بودند به گونهای که اراده آزاد انسان را اثبات میکردند و با این عقیده که خداوند اعمال انسان را خلق میکند، مخالف بودند».۱
اما آنچه در مورد بنو نوبخت نیز به نظر صحیح میرسد این است که نوبختیان در درجه اول پیرو معارفی بودند که از اهل بیت علیهم السلام به دست آورده بودند و در مرحله بعد آنان کلام فلسفی را در شیعه بنیان گذاشتند نه کلام متمایل به معتزله را. مخالفت نوبختیان با تصور شبه انسانی از خدا و اینکه اراده و اختیار انسان را در افعالش تأیید میکردند اولاً به معنای این نیست که در این نظر از معتزله پیروی میکردند بلکه آنان از اصحاب امامان علیهم السلام تبعیت میکردند که روایاتی چون «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ وَ لَکنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ»۲ را ترویج میدادند. حتی مؤلف کتاب اندیشههای کلامی شیخ مفید به پیروی نوبختیان در برخی مسائل کلامی از