نظریات و مکاتب به دست میآید. مستشرقان از قاعده مقابله و مطابقت میان متون استفاده کردهاند و خود نیز مبدع آن بودهاند ولی نتایج آنها در تحقیق نصوص با این روش غالباً صحیح نمیباشد.۱
همانگونه که این روش میتواند نتایج ارزشمندی در پی داشته باشد دارای آفاتی است که در صورت عدم توجه به آنها نتایج نادرستی نیز به همراه خواهد داشت. نگارنده این مقاله نیز در بررسی عوامل تأثیرگذار بر کلام شیعه و به خصوص علامه حلّی با مهارت خاصی از همین روش استفاده کرده است. وی با مطابقت دادن نصوص معتبر کلام شیعه و متون باقیمانده از معتزله و فلاسفه به این نتیجه دست یافته است که کلام شیعه از این دو سنت پیروی کرده است. در ادامه به برخی از نکاتی که در این تحقیق در اتخاذ روش مطابقت و مقابله مورد غفلت واقع گردیده، اشاره میشود.
۱. ۱. اکتفا به نصوص معین و محدود
در روش مطابقت و مقابله همواره میزان مراجعه به متون مورد مقایسه از اهمیت فراوانی برخوردار است. در صورتیکه متنهایی که مورد مقابله قرار میگیرند از چند متن تجاوز نکنند معمولاً تحقیق کامل نبوده، نتیجه به دست آمده نه تنها بخشی از واقعیت را نشان نخواهد داد بلکه حاصل آن امری خلاف واقع خواهد بود.
در این مقاله اگرچه متون مورد مقایسه از تعدد مورد قبولی برخوردارند و نگارنده در این مورد تسلط فراوانی از خود به نمایش گذارده است اما نکتهای که مورد غفلت واقع شده، عدم بهرهگیری از انواع منابعی است که باید مورد توجه قرار میگرفتند ولی نادیده گرفته شدهاند. برای مثال نویسنده در بحث پیروی علامه از ابوالحسین بصری میان نظریات کلامی علامه و ابوالحسین مطابقت ایجاد کرده است و در این