27
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

۱‌. ۳. [کلام فلسفی]

آخرین مکتب معتزلی نواندیش در تشیع را فیلسوف و منجم، نصیرالدین طوسی (د. ۶۷۲ق/۱۲۷۴م) ارائه کرد. آن‌گونه که از آثار کلامی او به ویژه کتاب تجرید العقاید برمی‌‌آید، نظریات وی با معاصرش میثم بن میثم بحرانی (د. ۶۹۹ق/۱۳۰۰م) مشترک بود، و در آثار کلامی متعدد شاگردش، علامه حلّی به طور کامل بسط یافت.

شماری از تحولات مهم در تفکر اسلامی، طی قرون منتهی به این آخرین مکتب معتزلی امامی رخ داد که تأثیر مهمی بر مسلک کلامی آنها داشت.

در حوزه اعتزال، ابوالحسین بصری (د. ۴۳۶/۱۰۴۴)، شاگرد قاضی عبدالجبار، دیدگاه‌های کلامی مستقلی را سامان داد که او را از مکتب ابوهاشم متمایز می‌‌کرد. علی‌رغم انتقادات بسیار بهشمیّه و ملل و نحل‌نویسان متأخر که می‌‌گفتند ابوالحسین بصری فلسفه را تحت پوشش کلام ارائه می‌‌دهد، دیدگاه‌های وی به حدی موفقیت‌آمیز بود که مکتب وی می‌‌توانست خود را هم‌‌تراز بهشمیّه تثبیت کند و سرانجام، دیدگاه‌های او در قیاس با تعالیم بهشمیّه، دوام بیشتری یافت؛ زیرا مورد قبول برخی از معتزلیان زیدی و همان‌گونه که خواهد آمد به میزان بسیار بیشتری، مورد قبول معتزلیان امامی واقع شد.

با توجه به فقدان تمامی آثار کلامی ابوالحسین بصری، منابع بازسازی دیدگاه‌های کلامی وی عبارتند از: مکتوبات یکی از پیروان متأخر مکتب او یعنی رکن‌الدین محمود بن مَلاحمی (د. ۵۳۶ق/۱۱۴۱م)، کتاب الفائق فی أصول‌الدین که مختصرتر، و کتاب المعتمد فی اصول‌الدین که مفصل‌‌تر است، و تنها بخش‌‌هایی از آن موجود است. منبع ارزشمند دیگر برای این کار، کتاب الکامل فی الإستقصاء فیما بلغنا من کلام القدماء نوشته تقی‌الدین نجرانی (یا بحرانی) عَجَلی است، که از شرح حال وی هیچ اطلاعات دیگری نداریم. این کتاب که تفاوت‌‌های بهشمیّه با مکتب ابوالحسین بصری را به دست می‌دهد بین سال‌‌های


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
26

کلامی خود، معمولاً از مواضع سید مرتضی پیروی می‌کند.

۱‌. ۲. [کلام شیعه و کلام معتزله]

تلفیق اعتزال و تشیع توسط مرتضی کامل شد؛ اما مکتب امامیه، در زمینه اصول اعتقادی حاصل از دیدگاه خاص خود راجع به امامت، با اعتزال به توافق نرسید. بر اساس عقاید امامی، از آن‌جا که جهان هرگز نمی‌‌تواند لحظه‌‌ای بدون امام، یعنی راهنمای بشریت، باشد؛ لذا امامت، دقیقاً بنیان ایمان است. این اعتقاد، امامیه را به انکار یکی از قواعد کلی معتزله یعنی جایگاه بینابینی مرتکب کبیره، میان مؤمن و کافر، سوق داد. در نتیجه آنها تمایز مطلق معتزلیان بین گناهان کبیره و صغیره و اصل ابطال متقابل  [اعمال خوب و بد] (تحابط) را نیز رد کردند. به باور معتزلیان اگر شخصی پس از ارتکاب گناه صغیره، عمل صالحی انجام دهد، پاداش آن عمل صالح، کیفر ناشی از آن گناه پیشین را خنثی می‌‌کند و همین ساز و کار به طور عکس نیز عمل می‌‌کند. با وجود این اگر شخص مرتکب گناه کبیره شود کیفر آن می‌‌تواند به طوری باورنکردنی با هر عمل صالحی خنثی شود. علاوه بر این، به خاطر این گناه کبیره، همه پاداش‌‌هایی که این شخص قبلاً به دلیل اعمال صالحش مستحق آنها بوده خود به خود از بین می‌رود. در مقابل، به باور امامیه حتی گناه کبیره نمی‌‌تواند هیچ یک از پاداش‌‌های ابدی که شخص در ازای ایمانش مستحق آنها شده، را خنثی کند. بلکه یک مؤمن حقیقی می‌‌تواند از پاداش ابدی ایمان خود در آخرت مطمئن باشد، اگرچه شاید موقتاً به خاطر گناهانش مجازات شود. لذا امامیه به دلیل این دیدگاه و نیز به خاطر اعتقاد به شفاعت پیامبر [صلی الله علیه و اله] و ائمه [علیهم السلام] از مؤمنان امت‌شان در روز قیامت، علاوه بر آن، اصل معتزلیِ کیفر قطعی و ابدی مرتکب کبیره را نیز رد کردند.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 293
صفحه از 302
پرینت  ارسال به