۱. ۳. [کلام فلسفی]
آخرین مکتب معتزلی نواندیش در تشیع را فیلسوف و منجم، نصیرالدین طوسی (د. ۶۷۲ق/۱۲۷۴م) ارائه کرد. آنگونه که از آثار کلامی او به ویژه کتاب تجرید العقاید برمیآید، نظریات وی با معاصرش میثم بن میثم بحرانی (د. ۶۹۹ق/۱۳۰۰م) مشترک بود، و در آثار کلامی متعدد شاگردش، علامه حلّی به طور کامل بسط یافت.
شماری از تحولات مهم در تفکر اسلامی، طی قرون منتهی به این آخرین مکتب معتزلی امامی رخ داد که تأثیر مهمی بر مسلک کلامی آنها داشت.
در حوزه اعتزال، ابوالحسین بصری (د. ۴۳۶/۱۰۴۴)، شاگرد قاضی عبدالجبار، دیدگاههای کلامی مستقلی را سامان داد که او را از مکتب ابوهاشم متمایز میکرد. علیرغم انتقادات بسیار بهشمیّه و ملل و نحلنویسان متأخر که میگفتند ابوالحسین بصری فلسفه را تحت پوشش کلام ارائه میدهد، دیدگاههای وی به حدی موفقیتآمیز بود که مکتب وی میتوانست خود را همتراز بهشمیّه تثبیت کند و سرانجام، دیدگاههای او در قیاس با تعالیم بهشمیّه، دوام بیشتری یافت؛ زیرا مورد قبول برخی از معتزلیان زیدی و همانگونه که خواهد آمد به میزان بسیار بیشتری، مورد قبول معتزلیان امامی واقع شد.
با توجه به فقدان تمامی آثار کلامی ابوالحسین بصری، منابع بازسازی دیدگاههای کلامی وی عبارتند از: مکتوبات یکی از پیروان متأخر مکتب او یعنی رکنالدین محمود بن مَلاحمی (د. ۵۳۶ق/۱۱۴۱م)، کتاب الفائق فی أصولالدین که مختصرتر، و کتاب المعتمد فی اصولالدین که مفصلتر است، و تنها بخشهایی از آن موجود است. منبع ارزشمند دیگر برای این کار، کتاب الکامل فی الإستقصاء فیما بلغنا من کلام القدماء نوشته تقیالدین نجرانی (یا بحرانی) عَجَلی است، که از شرح حال وی هیچ اطلاعات دیگری نداریم. این کتاب که تفاوتهای بهشمیّه با مکتب ابوالحسین بصری را به دست میدهد بین سالهای