261
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

حمّاد سمندری۱ را تأیید می‌کرد؛ وی در بلاد شرک مردم را به پذیرش مکتب تشیع دعوت می‌کرد، اما در شهرهای اسلامی از این کار امتناع داشت.۲ در روایتی دیگر، مردی از باقر [علیه السلام] می‌پرسد آیا باید با کسانی که می‌خواهم به مکتب تشیع دعوت‌شان کنم، بحث نمایم (أُخاصمُ). باقر [علیه السلام] به او می‌گوید این کار را نکن: هنگامی که خدا بخواهد کسی را به سوی حق هدایت کند، «قلب او را جلا می‌دهد» (نَکَت فی قلبه)، یعنی وی را به سمت حقیقت ترغیب می‌کند.۳ با لحاظ همه جوانب ظاهراً، به استثنای شرایط مساعد، ائمه [علیهم السلام] احتیاط را برگزیده و  [شیعیان را] تشویق نمی‌کردند که  [دیگران را] به مکتب تشیع دعوت کنند.

۵. نتیجه‌گیری

گرچه تقیّه عنصری مهم در مکتب تشیع است، اما نباید غافل شد که برخی از معروف‌ترین قهرمانان شیعی، مانند حجر بن عدی، عمرو بن حَمِق خُزاعی، میثم تمّار و رُشَید هَجَری، عقاید خویش را آشکارا اعلام کرده و در نتیجه به شهادت رسیدند.۴ توضیح چنین تضاد آشکاری را می‌توان در دوره زمانی زندگی این افراد یافت:‌‌‌ آن‌ها

1.. احتمالاً وی همان حمّاد‌بن‌عبد العزیز سمندی (یا سمندلی) باشد که در اثر زیر به عنوان صحابی صادق‌[ علیه السلام] مطرح شده است: شیخ طوسی، رجال، ص۱۷۴، ش۱۴۸.

2.. کشّی، رجال، ص۲۹۲؛ شیخ طوسی، أمالی، ج۱، ص۴۴. قس: سخن عالم امامی، محمد‌بن‌سُکَین که می‌گوید این، قاضی نوح‌بن‌درّاج بود که از وی دعوت کرده بود مذهب تشیع را بپذیرد (نجاشی، رجال، ص۱۰۲، ش۱۵۴). گرچه برخی از نویسندگان امامی نوح را امامی می‌دانند، اما این امر با منابع غیرامامی در تضاد است (مانند وکیع، أخبار القضاة، ج۳، ص۱۸۲؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۱۵ـ۳۱۸. این ارجاعات را مرهون دکتر نوریت صفریر هستم).

3.. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴ (به نقل از برقی، المحاسن).

4.. Kohlberg, "Taqiyya", p. ۳۹۹a.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
260

همیشه اقلیتی خواهد بود که بر ترس خود غلبه کرده و پیام را منتشر سازند.۱

اصطلاح نویسندگان شیعی برای توصیف سرپوش گذاردن بر انتصاب علی [علیه السلام]، کتمان النصّ است. کتمان در این‌جا نه در اشاره به پنهان‌سازی ‌‌‌عقاید سرّی شیعی، بلکه در مورد سرپوش گذاشتن نادرست بر آگاهی از رویدادی به کار می‌رود که طبق دیدگاه شیعی باید همه اهل عالم از آن مطلع می‌شدند.

نمونه‌ای از تضاد بین ضرورت کتمان ‌‌‌‌ایمان و ترغیب به علنی کردن آن، نوکیشی است؛ که در تفسیری شیعی از آیه «هر کسی که نفسی را زنده کند، گویا همه بشر را زنده کرده است» (سوره مائده، آیه ۳۴) در سطح درونی (تأویلها الأعظم) بر اهمیت آن به عنوان اشاره به تشرف به مکتب تشیع تأکید شده است.۲

با این حال، سؤالی که عملاً با آن روبه‌رو می‌‌شدند، میزان خطری بود که فرد باید برای رسیدن به این هدف، آماده پذیرش آن می‌شد. در روایتی حُمران بن اعین به جعفر صادق [علیه السلام] می‌گوید که در گذشته هر کسی را که می‌دید، به مکتب تشیع دعوت می‌کرد، اما اکنون از این کار دست کشیده؛ اما صادق [علیه السلام] او را به ادامه تلاش‌هایش تشویق می‌کند.۳ باقر [علیه السلام] محتاط‌تر است و به ابوبصیر می‌گوید: «دعوت به نوکیشی را تو آغاز نکن، اما اگر کسی از تو طلب هدایت کرد، هدایتش کن. اگر سپس با تو بحث کرد، ‌‌‌عقایدت را برای او برملا نکن».۴ صادق [علیه السلام] رفتار

1.. سید مرتضی، الشافی فی الإمامة، ص۱۰۹، ۱۱۰. در مورد دیدگاه عبدالجبار که در این‌جا سید مرتضی در ردّ آن می‌کوشد ر.ک: عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، بخش۱، ص۱۲۳. قس: خزّاز، کفایة الأثر، ص۳۱۵؛ تبریزی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۴۳.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۲؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۲۰؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۶۴.

3.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۳؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۲۰-۲۱؛ در کل ر.ک: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۱۲۴ـ۱۴۰.

4.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۴؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۱۳۴. جهت ملاحظه دیدگاهی باز هم محتاطانه‌تر ر.ک: کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۱۳، ش۳، که در van Ess, Theologie, I, p. ۳۱۴ آمده است.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 352
صفحه از 302
پرینت  ارسال به