139
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

در انتقال میراث پیامبری به شخص تعیین‌‌شده از سوی خداوند.

۳‌. ۱. ۳. وراثت ژنتیکی

یکی از مباحث مطرح‌‌شده در مقاله، تشبیه قول به وراثت ائمه علیهم السلام از دیدگاه شیعه، به وراثت از نظر جاهلیت عربِ پیش از اسلام است (ارث بردن ویژگی جسمانی). روبین با این تشبیه در صدد القای ‌‌تأثیرپذیری شیعیان، از عقاید عرب قبل از اسلام است:

این نظریه افترا آمیز با نظریات عرب قبل از اسلام مطابقت دارد، و گلدزیهر آن را به الحاد و شرک عربِ جاهلی تشبیه کرد. دقیقاً همان‌‌طوری که اعراب، ارث بردن مشخصات جسمانی را مسلّم دانستند، شیعیان نیز قائلند، صفات اخلاقی، فضایل و عیوب نیز از اجداد به ارث برده می‌‌شود.۱

پیش از بررسی ارتباط وراثت با ‌‌تأثیر ژنتیکی نسل قبل بر نسل بعد، ضروری است منشأ و منبع باورهای شیعی بررسی شود.

پر واضح است که این باورها مبتنی بر آیات و روایات است؛ البته معیار قبول یا ردّ روایات، مطابقت یا عدم مطابقت آن با قرآن است.۲

با توجه به فرض مطرح‌‌شده ‌درباره منشأ باورهای شیعه، ابتدا لازم است ‌‌تأثیرپذیری قرآن و پیامبر از فرهنگ زمانه، بررسی شود.

علی‌‌رغم مطرح شدن ‌‌تأثیر‌‌پذیری قرآن از فرهنگ زمانه توسط بعضی از مفسران عامه، برخی از مفسران شیعه آن را رد کرده‌‌اند.۳

1.. Rubin, Shi’ism, p. ۴۳.

2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۹.

3.. سوره فصلت، آیه۴۲؛ سوره حجر، آیه ۹؛ علامه طباطبایی، المیزان، ج‏۱۷، ص۶۰۵.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
138

نکته مهم دیگر این‌‌که، علاوه بر رابطه موروثی بین پیامبران، اوصیا و ائمه علیهم السلام، خداوند نیز به عنوان مورّث معرفی شده است.۱

د) تحلیل روایات

با توجه به انتساب ارث به ائمه علیهم السلام و اوصیا در روایات (منابع ذکر‌‌شده از کافی و بصائر در این بخش)، به نظر می‌‌رسد رابطه طرفین، رابطه‌‌ای حقوقی است نه حقیقی؛ در حالی که در ارث، رابطه حقیقی شرط است؛ یعنی بر اساس یکی از روابط چندگانه در ارث، عنوان وارث بر شخص صدق می‌‌کند.

بنابراین با ملاحظه متعلق ارث، که به طور کلی جنبه ربّانی دارد و خداوند‌‌‌ آن‌ها را در اختیار افرادی خاص قرار داده است، میراث پیامبران مربوط به شخصیت حقوقی‌‌شان است و پیامبران فقط پذیرنده و انتقال‌‌دهنده آن هستند؛ لذا بدون اذن الهی حقّ تصرف در آن را ندارند.

هم‌چنین تعیین افراد خاصی از خانواده پیامبران برای دریافت ارث، و اعلام آن پیش از رحلت پیامبران، قرینه‌‌ای است بر این‌که ارث پیامبری، غیر از ارث مطرح در فقه و عرف است، وگرنه، نه متعلق ارث خاص بود و نه وارث.

مطرح شدن خداوند به عنوان مورّث در کنار پیامبران، شاهد دیگری بر تفاوت ارث پیامبری با ارث عرفی و فقهی است، هم‌‌چنان‌‌که دریافت ارث، نشانه و علامتِ جانشینی اوصیا و ائمه علیهم السلام است. بنابراین ارث، موجب رسیدن به مقام ‌‌امامت نمی‌‌شود، تا دلیل بر آن باشد.

و سرانجام، برخلاف ارث پیامبری، انتقال ارث بر اساس وراثت رایج در فقه و عرف، بعد از مرگ مورّث است. این تفاوت خود قرینه‌‌ای است بر مأموریت پیامبران

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۶۲، ح۷؛ صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۷، ح۱.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 342
صفحه از 302
پرینت  ارسال به