99
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

از لاویان، از خاندان آصف بن برخیا نام برده می‌شود، تا نوبت به زکریا [علیه السلام] می‌رسد که نور الهی را به عیسی [علیه السلام] منتقل کرد.۱ تعیین هویت اکثر این اسامی دشوار است. هم‌چنین رویدادهای مهم زمان بعضی از حاملان وصیت نیز ثبت شده است. از زمان آصف بن برخیا [علیه السلام] به بعد، اشاراتی به تاریخ معاصر پارسیان، خصوصاً به احداث شماری از شهرهای مهم پارس و اسامی پادشاهان معاصر آمده،۲ و از اسکندر کبیر نیز یاد شده است.۳

این ارجاعات بسیار مهم هستند، زیرا غرض از آن‌ها اشاره به رابطه نزدیک پارسیان و یونانیان با برگزیدگانی است که محمد [صلی الله علیه و اله]، نور الهی را از آن‌ها به ارث برد. به عبارت دیگر یونانیان و پارسیان، مانند یهودیان و مسیحیان، در نبوت محمد [صلی الله علیه و اله] سهیم بوده‌اند. در واقع، حدیث صریحی به همین مضمون در منبع دیگری آمده است. طبق این حدیث، محمد [صلی الله علیه و اله] زیراندازی داشت که آن را از انبیاء گذشته به ارث برده بود، که نخستین آن‌ها آدم [علیه السلام] بود. این زیرانداز پس از محمد [صلی الله علیه و اله] در اختیار ائمه شیعه [علیهم السلام] قرار گرفت. از میان کسانی که پیش از محمد [صلی الله علیه و اله] این زیرانداز الهی را در اختیار داشتند، می‌‌توان به ذو القرنین، اسکندر کبیر و شاپور پسر اردشیر اشاره کرد.۴ ماهیت جانب‌دارانه این حدیث کاملاً روشن است.

۲. اهل البیت [علیهم السلام] و بنی‌اسرائیل

نظریه عهدمدارانه‌‌ وصیت که پیش‌تر گذشت، مبتنی بر اعتقاد به تناظر مقام ائمه

1.. ر.ک: همین مقاله، ص۷۳ـ۷۵.

2.. ر.ک: همین مقاله ص۷۳، ۷۴، ۷۵، ۸۴، ۸۶، ۸۷.

3.. ر.ک: همین مقاله ص۷۵، پایین صفحه.

4.. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۱، ص۳۳، ۳۴.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
98

از خلقت جهان وجود داشته است.۱

نور الهی و ‌‌وصیت‌، به همراه هم، نظریه میراث نبوی را در مبسوط‌‌ترین شکل آن بیان می‌کنند. این نظریه به طور کامل در کتاب إثبات الوصیة للامام علی بن أبی طالب، نوشته مسعودی مطرح شده است. این کتاب که هدف خود را اثبات این مطلب می‌داند که علی [علیه السلام] حقیقتاً ‌وصی برحق محمد [صلی الله علیه و اله] است، انتقال پی‌‌درپی این نور و دیگر اجزای ‌‌وصیت‌، از آدم [علیه السلام] تا آخرین ‌‌امام شیعه از طریق همه انبیاء را دقیق و نظام‌مند بررسی می‌کند.۲ با این همه، در مقطعی، یعنی هنگامی که نور الهی و میراث نبوی از طریق حواریون عیسی [علیه السلام] (ص۸۹) به محمد [صلی الله علیه و اله] می‌رسد، توالی این روند به واسطه تعدادی از احادیث با ماهیتی کاملاً متفاوت قطع می‌شود. این احادیث نظریه عرب‌‌گرایانه نور محمد [صلی الله علیه و اله] را با جزئیات نشان می‌‌دهند، و از این رو می‌‌توان تصویر روشنی از انتقال نور محمد [صلی الله علیه و اله] در میان تمامی اجداد نسبی پیامبر [صلی الله علیه و اله] به دست آورد. به رغم تفاوت ماهوی این دو گروه از احادیث،۳ نویسنده کتاب الإثبات، این دو گروه را به‌گونه‌ای با هم تلفیق کرده که گویی دو بعد مکمل یک فرایند هستند؛ سپس داستان ‌‌‌‌نوراللّه و وصیت در هنگام انتقال‌شان از محمد [صلی الله علیه و اله] به علی [علیه السلام] از سر گرفته می‌شود (ص۱۲۲).

در کتاب الإثبات، نام تمامی پیامبران و ‌اوصیای قبل از محمد [صلی الله علیه و اله] که حامل میراث نبوی بوده‌اند، بیان می‌شود. کشیش‌ها و فرزندان لاوی در زمره ‌اوصیا ذکر می‌شوند. بین یوسف [علیه السلام] و شعیب [علیه السلام] کشیشانی از خاندان عیلی ذکر شده‌اند که اولین آنان فینحاس [علیه السلام] بود که پسر یوشع [علیه السلام] تلقی می‌شود.۴ پس از سلیمان [علیه السلام]

1.. See e.g. IOS, ۵, p. ۱۰۴ ff.

2.. نقل قول‌ها از إثبات الوصیة در العصامی، سمط، ج۱، ص۱۷، ۵۲، ۶۹، ۷۴، ۱۳۷ و ... آمده است. از این کتاب با عنوان کتاب الوصیة، البته بدون ذکر نام مؤلف، نیز یاد می‌شود.

3.. ر.ک: ادامه مطالب.

4.. ر.ک: همین مقاله، ص۶۲ـ۶۳.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 505
صفحه از 302
پرینت  ارسال به