داده شد، که مطابق با آن پیامبر [صلی الله علیه و اله] فضائل نبوی خود، یعنی نور محمدی را از نیاکانش به ارث برد. ظاهراً مفهوم نور محمد [صلی الله علیه و اله] نشانگر دیدگاه رایج شیعی راجع به منشأ صلاحیت دینی و نبوی محمد [صلی الله علیه و اله] و ائمه شیعه [علیهم السلام] است. گلدزیهر با اشاره به نظریه نور محمد [صلی الله علیه و اله] مسجّل دانسته که «این دیدگاه انتقال روح از اسلاف به اخلاف، در قالبی ثابت و منسجم به مثابه یک نظام اعتقادی وجود ندارد، اما میتوان آن را دیدگاه غالب شیعه در باب شخصیت ائمه [علیهم السلام] دانست».۱
با وجود این، بررسی دقیق منابع شیعی موجود، از نظریه دیگری راجع به منشأ جایگاه علی [علیه السلام] و سایر ائمه [علیهم السلام] به عنوان تنها رهبران دینیِ مشروعِ جامعه اسلامی پس از محمد [صلی الله علیه و اله] پرده برمیدارد. برخلاف نظریه موروثی نور محمد [صلی الله علیه و اله] که ممکن است ذاتاً مادی و عربگرایانه توصیف شود، این نظریه «عهدمدارانه» بوده و میتواند معنوی و دارای گرایش غیرعربی آشکاری تلقی گردد.
طبق این نظریه، نوری که علی [علیه السلام] به واسطه آن یگانه جانشین پیامبر [صلی الله علیه و اله] شد، دقیقاً در لحظه آخر عمر پیامبر [صلی الله علیه و اله] در علی [علیه السلام] حلول کرد. در حقیقت، این نور به عنوان بخشی از روحی الهی تلقی میشود که هنگام درگذشت محمد [صلی الله علیه و اله] از وی به علی [صلی الله علیه و اله] منتقل شد. طبق ادامه نظریه پیشگفته، این نور معنوی که عموماً با عنوان نور الهی (نور اللّه) شناخته میشود، اساساً با نور محمد [صلی الله علیه و اله] که به عنوان بخشی از نطفه اجدادی نه از طریق محمد [صلی الله علیه و اله] که از طریق پدر خودش ابوطالب به او [علی] رسیده بود، تفاوت دارد.
گفته میشود این نور معنوی به عنوان جزئی از عهد (وصیت) محمد [صلی الله علیه و اله] به علی [علیه السلام] منتقل شده؛ و شامل تمام فضائل معنوی الهی وی، یعنی دانش ازلی او، میشد که قرار بود وجود اینجهانی او از طریق علی [علیه السلام] و پس از او از طریق