71
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

باشند اتصاف معدوم به موجود لازم می‌‌آید».۱

از این بیان علامه به وضوح برمی‌‌آید که علامه خود را پیرو ابوالحسین نمی‌‌داند و هم‌چنین مبنای فلسفی رأی ابوالحسین سبب گردیده که در روبنا این نظریه در باب صفات الهی را برگزیند. البته در ادامه علامه حلّی اختلاف نظر خویش را با ابوالحسین نیز بیان می‌‌کند که در ادامه به آن اشاره می‌‌گردد.

۲. ۵. عدم پذیرش آرای بهشمیّه از سوی متکلمان شیعه

نویسنده مقاله در مواردی که مهم‌‌ترین دلایل وی را در اثبات پیروی علامه از ابوالحسین تشکیل می‌‌دهد، رد نظریات ابوهاشم و بهشمیّه از سوی علامه را نشانه پیروی علامه از ابوالحسین دانسته است. وی حدوداً دوازده دیدگاه ابوهاشم و بهشمیّه را نام می‌‌برد که علامه در آن‌‌ها با ابوهاشم مخالفت کرده است. این موارد مباحثی هستند که ابوالحسین بصری نیز در آن‌‌ها با ابوهاشم و بهشمیّه مخالف است.

«یکی از نکات مهمی که علامه در آن به پیروی از مکتب ابوالحسین بصری با بهشمیّه مخالفت کرده است، رد نظریه حالّ است که توسط ابوهاشم به منظور تصور کردن رابطه میان اشیاء و ماهیت صفات خدا مطرح شد».۲

مؤلف مقاله به صرف اتفاق نظر علامه و ابوالحسین در انکار برخی از دیدگاه‌‌های بهشمیّه حکم به تبعیت علامه از وی کرده است که مهم‌‌ترین استدلال مولف در پیروی علامه از ابوالحسین را تشکیل می‌‌دهد، اما به این نکته باید توجه کرد که مگر همه متکلمان شیعه یا اهل سنت پیش از علامه حلّی جز ابوالحسین بصری نظریات ابوهاشم و بهشمیّه را پذیرفته بودند که نپذیرفتن آن‌‌ها از سوی علامه نشانه پیروی وی

1.. علامه حلّی، کشف الفوائد، ص۵۳-۵۴.

2.. Schmidtke, Shi’ism, vol. ۲, p. ۱۶۰.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
70

در مورد علامه حلّی نیز همین‌‌گونه است. کلام علامه، کلامی فلسفی است. فلسفه به قدری در کلام وی مشهود است که وی بیش از نیمی از صفحات معروف‌‌ترین کتاب کلامی خود را با عنوان کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد به شرح مبانی فلسفی خویش اختصاص می‌‌دهد. سپس به اثبات صانع و صفات او با استدلال‌‌های کاملاً‍ً فلسفی می‌‌پردازد.۱ مؤلف مقاله نیز خود به تأثیرگذاری فلسفه خواجه نصیرالدین در آرای کلامی علامه اعتراف کرده است. «به نظر می‌‌رسد که علامه حلّی در نگاشته‌‌های کلامی‌‌اش به بسط روش‌‌های جدیدی که در کلام شیعه توسط خواجه نصیرالدین طوسی وارد شده است، اهمیت عمده‌‌ای می‌‌دهد».۲

علامه حلّی در کتاب کشف الفوائد فی شرح قواعد العقاید مبانی فلسفی تمامی دیدگاه‌‌های کلامی خویش را با مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه مطرح کرده است؛ از جمله همان مواردی است که خانم اشمیتکه آن‌‌ها را پیروی علامه از ابوالحسین در محتوا به شمار آورده است و می‌‌گوید: «علامه حلّی از ابوالحسین بصری در محتوا پیروی کرده اما اصطلاحات فلسفی را به خدمت گرفته است».۳

برای نمونه موردی را ذکر می‌‌کنیم که علامه با دقت، مبنای فلسفی یکی از نظریات ابوالحسین را بیان می‌‌کند: «ابوالحسین بصری از متأخران معتزله و پیروانش اعتقاد دارند که صفات خداوند متعال ذات حقیقت خداوند هستند و زائد بر ذات نیستند جز در مقام تصور؛ چراکه  [در صورت زیادت بر ذات] این صفات یا قدیم‌‌اند در حالی که هیچ قدیمی جز خداوند نیست و یا محدث باید باشند که در این صورت تسلسل لازم می‌‌آید... ابوالحسین وجود را حقیقت موجود می‌‌داند و این همان قول فلاسفه و حکماست لکن ابوالحسین این حکم را تعمیم داده و وجود هر چیزی را ذات و حقیقت آن چیز قرار داده است. بر این اساس اگر آن صفات زائد

1.. علامه حلّی، کشف المراد، ص۲۶۹.

2.. Schmidtke, Shi’ism, vol. ۲, p. ۱۶۶.

3.. Ibid., p. ۱۵۹.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 513
صفحه از 302
پرینت  ارسال به