همیشه اقلیتی خواهد بود که بر ترس خود غلبه کرده و پیام را منتشر سازند.۱
اصطلاح نویسندگان شیعی برای توصیف سرپوش گذاردن بر انتصاب علی [علیه السلام]، کتمان النصّ است. کتمان در اینجا نه در اشاره به پنهانسازی عقاید سرّی شیعی، بلکه در مورد سرپوش گذاشتن نادرست بر آگاهی از رویدادی به کار میرود که طبق دیدگاه شیعی باید همه اهل عالم از آن مطلع میشدند.
نمونهای از تضاد بین ضرورت کتمان ایمان و ترغیب به علنی کردن آن، نوکیشی است؛ که در تفسیری شیعی از آیه «هر کسی که نفسی را زنده کند، گویا همه بشر را زنده کرده است» (سوره مائده، آیه ۳۴) در سطح درونی (تأویلها الأعظم) بر اهمیت آن به عنوان اشاره به تشرف به مکتب تشیع تأکید شده است.۲
با این حال، سؤالی که عملاً با آن روبهرو میشدند، میزان خطری بود که فرد باید برای رسیدن به این هدف، آماده پذیرش آن میشد. در روایتی حُمران بن اعین به جعفر صادق [علیه السلام] میگوید که در گذشته هر کسی را که میدید، به مکتب تشیع دعوت میکرد، اما اکنون از این کار دست کشیده؛ اما صادق [علیه السلام] او را به ادامه تلاشهایش تشویق میکند.۳ باقر [علیه السلام] محتاطتر است و به ابوبصیر میگوید: «دعوت به نوکیشی را تو آغاز نکن، اما اگر کسی از تو طلب هدایت کرد، هدایتش کن. اگر سپس با تو بحث کرد، عقایدت را برای او برملا نکن».۴ صادق [علیه السلام] رفتار
1.. سید مرتضی، الشافی فی الإمامة، ص۱۰۹، ۱۱۰. در مورد دیدگاه عبدالجبار که در اینجا سید مرتضی در ردّ آن میکوشد ر.ک: عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، بخش۱، ص۱۲۳. قس: خزّاز، کفایة الأثر، ص۳۱۵؛ تبریزی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۴۳.
2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۲؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۲۰؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۶۴.
3.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۳؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۲۰-۲۱؛ در کل ر.ک: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۱۲۴ـ۱۴۰.
4.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۳۲، ش۱۸۴؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۱۳۴. جهت ملاحظه دیدگاهی باز هم محتاطانهتر ر.ک: کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۱۳، ش۳، که در van Ess, Theologie, I, p. ۳۱۴ آمده است.