235
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

اشاره دارد، مبنی بر ‌این‌که ‌‌امام [علیه السلام] دائماً علم را از منبعی فرابشری دریافت می‌‌کند و از این رو، محدَّث است، یعنی کسی که فرشته با او سخن می‌‌گوید). این عقیده چنان محرمانه محسوب می‌شد که حتی از برخی یاران نزدیک ‌‌امام [علیه السلام] نیز مخفی نگاه داشته می‌شد.۱

باور ‌‌امامی رجعت (با معنای لغوی «بازگشت») مورد مناسب دیگری است. این باور، که ابتدا بین کیسانیه پدید آمد، بر زنده شدن برخی از مردگان قبل از قیامت مبتنی است؛۲ و رقبای ‌‌امامیه، این باور را یکی از عقاید متمایز مکتب تشیع ‌‌امامی می‌دانستند. مثلاً ابوالحسین خیاط (د. حدود ۳۰۰ق/۹۱۳م)، از متکلمان معتزلی، می‌گوید ‌‌امامی‌ها چون می‌‌دانند که از نظر جامعه اسلامی پایبندی به عقیده رجعت موجب کفر می‌شود، آن را کتمان کرده و حتی در مجامع خود نیز اشاره‌‌ای به آن نمی‌‌کنند، بلکه تنها در کتب سرّی خود به آن اشاره می‌‌کنند.۳

۲.۱.۳. متون

هم از نظر شیعه و هم از نظر اهل سنت، قرآن سخن اعجازآمیز خداوند است. اما با این حال به باور برخی شیعیان اولیه، قرآن اصلی از نسخه تجدید نظر شده آن

1.. همان، ص۳۲۳، ش۱۰-۱۱ (که در واقع، یک حدیث طولانی است)، ص۳۲۴، ش۱۳؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۸۱. به طور کلی ر.ک:
E. Kohlberg, "The Term Muḥaddath in Twelver Shī‘ism", Studia orientalia memoriae D. H. Baneth dedicate, Jerusalem, ۱۹۷۹, p. ۳۹-۴۷, repr. in Belief and Law in Imāmī Shī‘ism; idem, "Imam and Community in the Pre-Ghayba Period", p. ۲۷-۳۰; Amir-Moezzi, Le guide divin dans le shi‘isme originel: aux sources de l‘ésotérisme en Islam, p. ۱۷۶-۱۷۹ and index.

2.. Van Ess, Theologie, I, p. ۲۸۵-۳۰۸; EI۲, art. "Radj‘a" (E. Kohlberg).

3.. خیّاط، الإنتصار، ص۹۶-۹۷؛ قس: کشّی، رجال، ص۴۷۷. در مورد کتاب‌های مخفی ر.ک: کلینی، الکافی، ص۵۳، ش۱۵؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ۱۶۷.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
234

آدم [علیه السلام] معین شده بود، وی را کشته است. با تولد شیث [علیه السلام]، خداوند به آدم دستور داد که او را جانشین (‌وصی) خود قرار دهد، اما این حقیقت را کتمان کند. در نتیجه رسم (سنت) کتمان وصیت پی‌ریزی شد.۱

برخی عقاید دیگر که باید مخفی نگاه داشته شوند، در گفت‌وگویی میان ابوحمزه ثمالی و علی زین العابدین [علیه السلام] آمده است. ابوحمزه نظر ‌‌امام [علیه السلام] را در رابطه با سه موضوع خواستار شد و تقاضا کرد که جواب‌‌ها بر اساس تقیّه نباشد (تقاضایی که قطعاً نشان می‌دهد ثمالی این موضوعات را بالقوه خطرناک می‌دانسته است). زین‌العابدین [علیه السلام] این تقاضا را پذیرفت. اولین سؤال راجع به ابوبکر و عمر بود (که در حدیث با تعبیر فُلانٌ و فلانٌ به‌‌‌ آن‌ها اشاره شده):۲ ‌‌امام گفت  [تمام] لعنت‌های خداوند بر آنان است، و آن دو بی‌‌‌‌‌ایمان و مشرک از دنیا رفتند. سؤال دوم راجع به توانایی ائمه [علیهم السلام] در آوردن معجزاتی از قبیل زنده کردن مردگان و راه رفتن روی سطح آب بود؛ و جواب این بود که‌‌‌ آن‌ها قادر به چنین کارهایی هستند. زین العابدین [علیه السلام] در پاسخ به سومین سؤال تأکید کرد که هر یک از ائمه [علیهم السلام]، علاوه بر اطلاعاتی که در هر ساعت  [به آنها] می‌رسد، همان علم پیامبر [صلی الله علیه و اله] را دارند.۳

هر پاسخ به عقیده سرّیِ متفاوتی ناظر است. اولین پاسخ راجع به اعتقاد به گناهکار یا حتی ملحد بودن اصحاب پیامبر [صلی الله علیه و اله] به طور کلی، و سه خلیفه اول به طور خاص، می‌‌باشد. پاسخ دوم بخشی از مجموعه عقاید مربوط به خصوصیات فرابشری ائمه [علیهم السلام] را شکل می‌‌دهد. پاسخ سوم به طور خاص به یکی از این عقاید

1.. قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۶۱؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۱، ص۲۴۰.

2.. در مورد این عنوان دو خلیفه اول ر.ک: Kohlberg, "Some Imāmī Shī‘ī Views on the Ṣaḥāba", p. ۱۶۶-۱۶۷. گفته می‌شود عبداللّه‌بن‌سبأ، که اولین منتقد و تبرّی‌جوینده از اصحاب برجسته توصیف شده، استدلال کرده تقیّه در مورد موضوع دو خلیفه نخست مجاز نبوده است (اشعری قمّی، المقالات و الفرق، ص۲۰).

3.. صفار قمّی، بصائر الدرجات، ص۲۶۹، ش۲.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 388
صفحه از 302
پرینت  ارسال به