خود نگاه خواهد داشت. جابر این توصیه را انجام داد و بلافاصله آرام شد.۱
مخفی نگاه داشتن چنین اطلاعاتی با چنین ماهیتی نیازمند فردی با خصوصیات غیرمعمول بود. بارزترین نمونه آن، فردی به نام حسن بن عبداللّه است؛ وی، که به خاطر تقوایش زبانزد بود، از موسی کاظم [علیه السلام] تقاضای علم (معرفت) کرد. پس از اصرار بسیار، موسی [علیه السلام] تقاضای وی را پذیرفت و ابتدا حقیقت عمل ابوبکر و عمر (که با عنوان رجلین به آنها اشاره شده) پس از درگذشت پیامبر [صلی الله علیه و اله] را برای وی بیان، و سپس ائمه [علیهم السلام] را به وی معرفی کرد. موسی کاظم [علیه السلام] سرانجام به وی گفت که امام عصر است و معجزهای را به عنوان دلیل برایش آورد (یک درخت کُنار به سمت وی حرکت کرد و سپس به محل اصلی خود بازگشت). آن مرد زاهد به امامت موسی [علیه السلام] اعتراف کرد و به سکوت و عبادت روی آورد، «و پس از آن کسی ندید که سخن بگوید».۲
صادق [علیه السلام] از میان موارد خاصی که شیعیان باید کتمان کنند، به عشقشان به خاندان (اهل بیت) پیامبر [صلی الله علیه و اله] اشاره میکند. وی موقعیت شیعیان در میان مردم (یعنی غیرشیعیان) را به موقعیت زنبورها در میان پرندگان تشبیه میکند: اگر پرندگان میدانستند که زنبورها در بدن خود عسل حمل میکنند، از روی حسادت و به خاطر رسیدن به عسل، آنها را میبلعیدند. به همین صورت، اگر مردم درمییافتند که عشق به اهل بیت [علیه السلام] که شیعیان آن را کتمان میکنند، منشأ مقام اعلایشان نزد
1.. کلینی، الکافی، ص۱۵۷، ش۱۴۹. همچنین ر.ک: کشّی، رجال، ص۱۷۱، و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۶۹؛ شیخ مفید، الأختصاص، ص۶۱ (در این نقلها جابر با باقر[ علیه السلام]، نه با صادق[ علیه السلام]، گفتگو میکند).
2.. صفار قمّی، بصائر الدرجات، ص۲۵۴، ش۶؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۵۲-۳۵۳، ش۸. جهت ملاحظه اشاراتی دیگر به دو خلیفه نخست با عنوان «دو مرد»، ر.ک:
Kohlberg, "Some Imāmī Shī‘ī Views on the Ṣaḥāba", JSAI, ۵, p. ۱۴۳-۱۷۵, at p. ۱۶۵, repr. in Belief and Law in Imāmī Shī‘ism.