که در سال ۱۹۲۸م ترجمه دبلیو. ام. میلر۱ از کتاب اعتقادی وی با عنوان الباب الحادی عشر به همراه شرح فاضل مقداد سُیوری (د. ۸۲۱ق/۱۴۱۸م) بر آن منتشر شد. شیعیان حتی تا به امروز خصوصاً رسالههای کلامی موجزتر او را به عنوان متون اصلی کلامی مطالعه میکنند.
هنری لاوست۲ دیدگاههای حلّی راجع به امامت که از کتابش منهاج الکرامة فی الإمامة به دست میآید و ابن تیمیه در کتابش منهاج السنة ردّ کرده، را در شماری از مقالات خود بررسی کرده است.
مقاله حاضر تلاشی است برای ترسیم ویژگیهای مهم دیدگاههای کلامی علامه حلّی در مقایسه با سایر تحولات مربوطه در تفکر اسلامی.
این مقاله، با فرض تعلق علامه حلّی به مکتب معتزلی متأخر و نواندیش در تشیع، به دو بخش تقسیم میگردد.
بخش نخست، طرحی کلی و اجمالی از بسط مسلک کلامی شیعه تا زمان حلّی به دست میدهد؛ و بخش دوم عمدتاً به نظریات کلامی حلّی پرداخته، و تلاش برای نشان دادن جایگاه حلّی را در گسترش کلام شیعه در ارتباط با سایر مکاتب کلامی در اسلام مینمایاند.
۱. ۱. [متکلمان اولیه امامیه]
نخستین متکلمان امامیه قبلاً در قرن دوم هجری یعنی زمان امام ششم، جعفر صادق [علیه السلام] (د. ۱۴۸/۷۶۵) به مباحث کلامی وارد شدند. نمایندگان اصلی آنان عبارتند از: محمد بن نُعمان، که غالباً در میان مخالفانش شیطان الطاق