داشته، با دیدن این برنامهها و این سازهها با استفاده از احساس و اطلاعات شخصی خود به نمادسازی پرداخته و از اطلاعات عزادار شیعه استفاده چندانی نکرده است.
۱.۲.۲. عدم توجه به نمادهای کانونی
یکی از نکاتی که در این مقاله مغفول مانده و نویسنده جز در ضمن مسائل دیگر، به آن نپرداخته است، اشک ریختن عزاداران در رسای حضرت اباعبداللّه علیه السلام میباشد. باید توجه داشت که در بررسی نمادها باید به اندازه کافی به هر کدام پرداخته شود که در این میان از اشک به عنوان یک عنصر بسیار تأثیرگذار در مراسم عزاداری، غفلت شده است. بر طبق احادیث و آموزههای شیعی باید اذعان کرد که اشک نقطه کانونی تمام شکلهای عزاداری است. آنچه در روایات آمده است تأکید بر ریختن اشک برای مصائب اهل بیت علیهم السلام است.۱ به عبارت دیگر نمادها و مراسم گوناگون فقط و فقط برای آن است که این اشک محقق شود و سوگواری برای اهل بیت علیهم السلام شکل بگیرد. این تأکید و توجه به گونهای است که اشک ریختن برای سیدالشهدا علیه السلام از سوی امامان علیهم السلام وسیله آمرزش گناهان و رستگاری در روز قیامت شمرده شده است.۲ اشعار روضهها و نوحههای عزاداری که برگرفته از آموزههای تشیع است نیز همین مطلب را میرساند. به عنوان نمونه به این شعر دقت کنید:
ای دل! ز سوز گریه جگر را کباب کن یاد از حسین تشنه به چشم پر آب کن
و یا:
باید برای مثل تو گریانمان کنند هم صبح و هم غروب پریشانمان کنند
متأسفانه این نماد کانونی در این پژوهش مورد غفلت قرار گرفته و توجه چندانی به