۲. وراثت تابع شرایط خاص از جمله تساوی وارثان در ارث است. لازمه تساوی در ارث شرکت تمام وارثان در آن است که اقتضای ذاتی امامت (لاینال عهدی الظالمین) آن را در مسئله امامت نفی میکند.
۳. با نگاه تاریخی به مسئله امامت به نظر میرسد، علی علیه السلامدر مقام احتجاج با مخالفان برای اثبات شایستگیاش برای امامت، به مسئله مؤاخات استناد کرده است و استناد در مقام جدل بر مبنای خصم، جنبه اسکاتی دارد نه جنبه استدلالی.
۴. ادله اثبات امامت باید عام باشد، نه مختص به یک امام. از آنجا که مؤاخات تنها مختص علی علیه السلاماست، نمیتواند دلیل بر امامت باشد، بلکه تنها شاهدی است بر فضیلت علی علیه السلامبر سایر مدعیان جانشینی پیامبر صلی الله علیه و اله.
صرفنظر از ملاحظات مطرحشده که شاهدی بر عدم دلالت مؤاخات موروثی بر امامت ائمه شیعه علیهم السلاماست، شایان ذکر است، با وجود پذیرش اصل مؤاخات موروثی در حوزه فقه، اما بسیاری از روایات مؤاخات، جنبه کلامی دارد؛ یعنی هیچ ارتباطی با وراثت فقهی ندارد،۱ زیرا رویکردِ روایات، ناظر به اتمام حجت پیامبر صلی الله علیه و الهدر موضوع جانشینی است، که جنبه کلامی دارد؛ از این رو، اخوت مطرح در این دسته از روایات بر مؤاخات موروثی دلالت ندارد تا آنکه برای جانشینی ائمه به چنین وراثتی استدلال شود.
نتیجهگیری
بحث از امامت در هر دورهای از مباحث مهم، پویا و چالشبرانگیز است و معمولاً