«کلام» از جمله علوم اسلامی است که مورد توجه علمای برجسته جهان اسلام است. هرچند متکلمان در بررسی مسائل کلامی، از اصول استنباطِ مختص به علم کلام بهره نگرفتهاند، اما روش ایشان در بررسی مسائل کلامی با روش فقها در فقه شباهت دارد.۱
به طور کلی، در بررسی و استنباط مسائل کلامی از روشهای عقلی، جدلی، نقلی و میانروشی استفاده میکنند، چه اینکه روشِ بحث را، اقتضای ذات موضوع تعیین میکند. بنابراین، در مسائل کلامی که جنبه اثباتی جدلی دارند، نمیتوان برخوردی تاریخی داشت؛ یعنی با وجود استناد روبین به احادیث، اما نحوه استنادش، گزارشگری است، نه ملاحظه علمی متناسب با روش نقلیِ رایج در استفاده از منابع حدیثی.۲
در روش استنباط نقلیِ مسائل اسلامی، صرف نقل روایات یا ترجمه آن کفایت نمیکند، بلکه فهم دلالت متن نیز مهم و ضروری است؛ از این رو در مقام تحقیق، علاوه بر ضرورت بررسی دلالت متن مورد نظر، دلالت آن در سنجش با سایر متونِ متناظر و همخانواده نیز باید بررسی شود؛ یعنی در استنباط از آیات و روایات، باید همه متون مرتبط با موضوع ملاحظه شده و از برآیند دلالتِ متون، نتیجهگیری شود.۳
بنابراین، لازم است در نقل احادیث شیعه، علاوه بر روایات ناظر به مقایسه بینادیانیِ مسئله جانشینی، به روایات تحلیلی نیز استدلال شود؛۴ یعنی روایاتی که
1.. برنجکار، روششناسی علم کلام، ص۴۵؛ مباحث ادبی نظیر: بحث از وضع، استعمال، دلالت، حقیقت و مجاز و بحث از مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین و بسیاری از مباحث حجیت.
2.. Rubin, Shi’ism, p. ۴۳-۴۴, ۵۶-۶۱.
3.. برنجکار، روششناسی علم کلام، ص۴۶.
4.. کلینی، الکافی، ج۱، ح۱و۳؛ فیض کاشانی، الشافی، ج۲، ص۲۲؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۵۸۹، ح۱۵؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۲، ص۲۹.