61
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

نشان می‌‌دهد که یک امر تاریخی چگونه در بستر زمان دچار تحول و دگرگونی گشته است. منابع مهم در این مرحله اسناد، اطلاعات و متون هستند که مورد سنجش و نقادی قرار می‌‌گیرند. در مرحله دوم محقق به تبیین رویدادها و چگونگی شکل‌‌گیری آن‌‌ها می‌‌پردازد. تبیین در واقع پاسخ به چرایی و بیان علت یک پدیده است. بیان علت یک پدیده معمولاً با بیان یک قاعده و قانون کلی صورت می‌‌گیرد که تخلف‌‌پذیر نباشد.۱

با توضیحی که گذشت روشن می‌‌شود که روش توصیف و تبیین اولاً نیاز به قانونی تخلف‌ناپذیر دارد که پایه تبیین قرار می‌‌گیرد و ثانیاً بیان چرایی آن پدیده باید کاملاً با آن قانون مطابقت داشته باشد. چنین روشی هیچ‌گاه با گزارش مختصر تاریخی سازگار نخواهد بود؛ چرا که ساختار گزارش با تبیین این چنینی مطابقت ندارد.

با ملاحظه اجمالی مقاله این نتیجه به دست می‌‌آید که نویسنده تلاش داشته است تا فقط نظر خود را در مورد کلام علامه حلّی و عوامل تأثیرگذار بر آن گزارش کند. به همین دلیل به بیان حداقل توضیحات در این باره اکتفا کرده است. ساختار بدون استناد، خلاصه‌‌گویی و بسط نیافتگی مطالب، بیان تطور تاریخی کلام شیعه به اختصار همگی نشان از آن دارد که وی تنها در صدد ارائه گزارش مختصری از یافته علمی خود بوده است. از سوی دیگر وی در بخش اول گزارش خود توصیفی از تاریخ تحولات کلامی در اسلام و شیعه می‌‌دهد و این توصیف را مبنای فرضیه خود می‌‌گیرد و بر اساس آن به تحلیل و تبیین می‌‌پردازد. اما نکاتی را باید در این توصیف و تبیین مورد توجه قرار داد. یکی این‌که گفتیم در تبیینِ چرایی یک پدیده باید قانونی تخلف‌‌ناپذیر وجود داشته باشد که بر اساس آن چرایی پدیده تبیین گردد. در این مقاله چنین قاعده‌‌ای دیده نمی‌‌شود؛ به عبارت دیگر فرضیه‌‌ای که وی از توصیف تاریخی تحولات کلامی اسلامی در قرون متمادی قصد اثبات آن را دارد

1.. ر.ک: فرامرز قراملکی، روش‌‌شناسی مطالعات دینی، ص۱۸۰-۱۹۵.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
60

بیان تاریخ مبهم و مختلطی از کلام معتزله، اشاعره، امامیه و کتاب‌‌هایی که از سوی هر گروه تدوین شده است تلاش می‌‌کند تا از نظر تاریخی شیعه را در نظریات کلامی متأخر از معتزله و اشاعره قلمداد کند. وی در بخش اول چنین می‌‌نگارد: «بسیاری از تحولات مهم در تفکر اسلامی در خلال قرن‌‌های پیش از مکتب امامی- معتزلی اخیر رخ داده است که تأثیر عمده‌‌ای بر روی کلام امامیه داشت».۱

پس از این بیان وی ابتدا از ابوالحسین بصری آغاز می‌‌کند به تاریخ ۴۳۶ق. سپس تفکر فلسفه ابن سینا را پیش می‌‌کشد به تاریخ ۴۲۸ق. پس از آن رازی و غزالی را یاد می‌‌کند به تاریخ ۶۰۶ و ۵۰۵ق. درنهایت این تاریخ را عامل مؤثر در کلام متکلمان شیعه در دوران خواجه نصیرالدین طوسی به شمار می‌‌آورد. پس از آن قبول آرای ابوالحسین را از جانب متکلمان شیعه مطرح می‌‌کند.۲

«این تحولات تأثیر عمده‌‌ای بر روی کلام متکلمان شیعه در دوران نصیرالدین طوسی داشته‌‌است. آن‌‌ها هم‌چنین کاملاً نظریات مکتب ابوالحسین بصری در مسائل کلامی را قبول کردند».۳

پیش‌‌فرض وی در تبعیت کلام شیعه از معتزله و فلسفه در این نقل‌‌های تاریخی و ترتیب چینش و انتخاب مطالب به روشنی قابل مشاهده است. همین پیش‌‌فرض سبب شده تا وی برخی حقایق در مورد کلام شیعه را نادیده بگیرد و با این حساب نتیجه‌‌ای جز‌ آن‌چه در ذهن داشته حاصل نخواهد شد.

۱. ۳. محتوای گزارشی در ساختار توصیفی – تحلیلی

در مطالعات تاریخی از این دست هر تحقیق نظام‌‌مندی از دو مرحله اساسی برخوردار است. یکی توصیف و دیگری تحلیل و تبیین. در مرحله توصیف محقق

1.. Schmidtke, Shi’ism, vol. ۲, p. ۱۵۶.

2.. Ibid., p. ۱۵۶-۱۵۷.

3.. Ibid., p. ۱۵۷.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 658
صفحه از 302
پرینت  ارسال به