نماینده معنایی در پس ظاهر خود هستند، چنین کاری از سوی نویسنده کاری جدید و بدیع بوده است. وی بعضی از نمادها را بررسی کرده و معنا و پیام آن را البته از دیدگاه خود مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نکته مهم در این مسئله آن است که ایشان مبنای خاصی در نمادشناسی خود اتخاذ کرده که سبب به خطا رفتن او در بعضی از موارد شده است. به این مورد در قسمت کاستیهای روشی پرداختهایم. البته این مشکلات چیزی از ارزشهای این روشهای جدید نمیکاهد بلکه پژوهشگر باید با در نظر داشتن خطاها در این مسیر از تکرار اشتباهات بپرهیزد.
نتایج پژوهش
مقاله «مراسم عزاداری رایج در شیعه» با ساختاری خوب و نگارشی بیطرفانه نوشته شده است. نویسنده در مراسم عزاداری حاضر بوده و به عنوان یک ناظر بیرونی به این برنامهها نگاه میکرده است. به علاوه وی در تحلیل خود از مراسم سوگواری شیعه از نمادشناسی استفاده کرده است که رویکرد جدیدی در این عرصه میباشد و پژوهشگران این حوزه میتوانند با بهکارگیری این روش، مفاهیم جدیدی را در این بخش عرضه نمایند.
نویسنده در نگاه نمادگرای خود دچار افراط شده که به تبع موجب تحلیلهایی نادرست از این نمادها گردیده است. اشتباهات وی نیز به جهت عدم مراجعه وی به مصادر روایی شیعه و مقاتل و همچنین بیتوجهی ایشان به فرهنگ عامه در باب عزاداری بوده است. او میتوانست با تعدیل مبنای خود در معناشناسی که بر پایه