199
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

نشانه و نماد را باید با صاحب نشانه مورد بررسی قرار داد. به نظر می‌‌سد از دیدگاه او نماد به خودی خود فاقد معنی است و باید معنی را به آن القا کرد یا معنا را اختراع نمود. (دیدگاه دوم) به عبارت واضح تر او در برخورد با نشانه‌ها معناسازی می‌کند نه معنایابی. متأسفانه ایشان چنین مبنایی در برخورد با نمادها دارد و این مبنا و این نگاه را در قضاوت‌ها و تحلیل‌های خود تأثیر می‌‌دهد.

به عنوان مثال او نصب آینه در نخل (سازه‌‌ای که جهت عزاداری بیشتر در استان یزد مورد استفاده قرار می‌‌گیرد) را به این صورت نمادسازی می‌‌کند که با این کار، ناظر بیرونی می‌‌تواند خود را همراه با امام احساس نماید.۱ اما در نگاه مردم چنین تصوری از این کار وجود ندارد چرا که آنها دلیل و فلسفه خاصی برای کار خود قائل نیستند. آن را برای جذابیت بیشتر و زیبایی انجام می‌‌دهند تا به وجود آوردن چنین احساسی.

و یا شکل نخل را اقتباس شده از اشک عزاداران حسین علیه السلام می‌داند: «در این میان نخل در طی قرن‌ها شباهتش را به تخت روان اصلی خود گم کرده است و تبدیل شده به سازه‌ای با اندازه‌های مختلف از کوچک تا بسیار بزرگ، شبیه به یک توری شبکه‌ای چوبی به شکل قطره اشک که یادآور اشکی است که مؤمنان برای امام حسین علیه السلام ریختند».۲

برای شکل این سازه تفاسیر مختلفی ذکر شده است که هیچ‌کدام سندی ندارد و همگی احتمال است.۳ از این میان، سه احتمال قابل تأمل‌تر است:

الف) چون با تزئیناتی که بر روی آن انجام می‌‌شود، شبیه به درخت خرما می‌‌گردد، به آن نخل می‌‌گویند.۴

ب) این تابوت و با این شکل اما در مقیاسی کوچکتر برای تشییع اشخاص

1.. Chelkowski, Shi’ism, p. ۱۷۵.

2.. Ibid., p. ۱۵۷.

3.. گلی زواره، تحقیقی دربارۀ نخل ماتم.

4.. دهخدا، لغت نامه، ج۴۷، ص۳۹۷.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
198

نمود که الگوپذیری عزاداری شیعیان از توابین نادرست بوده و از مطالعه اندک نویسنده در کتاب‌های تاریخی و عدم رجوع ایشان به مصادر عزاداری شیعه ناشی می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده با کمی دقت و کنکاشی بیشتر در کتاب‌های تاریخی می‌توانست از این اشتباه تاریخی اجتناب نماید.

۱.۲. روشی

۱.۲.۱. افراط در نمادگرایی

او نگاهی نمادین به مراسم عزاداری ایام محرم و صفر دارد و اگر چه در بعضی از موارد نمادهایی که معرفی می‌‌کند از دیدگاه یک فرد شیعه نیز مورد تأیید است اما در چند مورد در نگاه نمادگرای خود دچار افراط شده است.

به طور کلی وظیفه مخاطب در برخورد با یک متن یا یک نماد که هر دو معنایی را در خود دارند، به دو‌گونه می‌‌تواند باشد: الف) کشف معنا ب) اختراع معنا. ظاهراً قواعد زبانی وظیفه مخاطب را کشف معنا می‌‌داند نه اختراع آن؛ زیرا در صورت دوم هدف از به‌کارگیری زبان برآورده نمی‌‌شود و انتقال پیام به درستی صورت نمی‌‌گیرد. گوینده معنایی را قصد کرده و شنونده معنای دیگری را آفریده و به او نسبت داده است. در ‌این‌جا ارتباط درونی گوینده و شنونده برقرار نمی‌‌شود. افزون بر این، معنایی را می‌‌توان به کلمات نسبت داده که قواعد اجازه دهند، قواعد هم معنایی را اجازه می‌‌دهد که عمومی باشد نه خصوصی؛ بنابراین نمی‌‌توان گفت مخاطب می‌‌تواند معنایی را بیافریند و به گوینده نسبت دهد؛ زیرا در این‌صورت معنا را خصوصی کرده‌ایم.۱

در نگاه به نمادها و بررسی و تحلیل آنها نیز باید به این مسئله توجه کرد که

1.. صادقی، درآمدی بر کلام جدید، ص۸۸.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 682
صفحه از 302
پرینت  ارسال به