بنا بر مطالب گفته شده، مطرح شدن وراثت در روایات شیعی، تنها میتواند شاهدی بر انتقال فضایل از نسلی به نسل دیگر و نشانهای برای امام باشد، تا حقانیت خود را ثابت کند، نه دلیلی بر اعتقاد شیعه به امامت موروثی بر مبنای کلام و فقه. بنابراین تنها دلیل شیعه بر امامت، استناد نص است و روایات مورد اشاره نیز تعابیر گوناگون از دلیل بر امامتِ شخص برگزیده از سوی خداست.
ب) وراثت در قرآن
بررسی وراثت از منظر قرآن و دیدگاه مفسران میتواند شاهدی بر دلالت روایات دالّ بر میراث پیامبری باشد. بعضی از مفسران، در تفسیر برخی از آیات قرآن۱ گفتهاند: هرچند در سلسله پیامبران بحث ارث و میراث مطرح است، اما میراث پیامبران، نبوت و پیامبری نیست، بلکه مانند سایر انسانها، مال و منال و ملک را به ارث میگذارند، زیرا علم در گرو تعلیم و تعلم، و یا موهبت الهی است که به بعضی از انسانها عنایت میشود. نبوت نیز تابع مصلحت است نه نسبت، تا از طریق ارث به نسل بعدی انتقال داده شود.۲
بنابراین، ارثی نبودن نبوت و علم، شاهدی بر موروثی نبودن امامت است، زیرا امامت نیز تابع شرایط و مصلحت است نه نسبت، تا از طریق قرابت به ارث برده شود.
همچنین شیخ مفید معتقد است:
تعبیر ایراث کتاب در (ثم اورثنا الکتاب)۳ ارث رایج در عرف (تملیک اعیان فرد