فصل اول: معرفت
موضوع معرفتشناسی، بهویژه معرفتاللّه، و چگونگی دستیابی به آن و به تعبیر دیگر، اكتسابی یا اضطراری بودن معارف، همواره مسئله و دغدغه جدی محافل علمی مسلمانان و طیفها و جریانهای فكری آنان بوده است. در قرون نخستین اسلامی، در مجموع دو ملاک برای معرفت اضطراری مطرح بوده است. بر اساس ملاک نخست که از آنِ اکثر متکلمان امامی در کوفه است، معرفت اضطراری معرفتی است که به دست آمدنش در اراده و اختیار انسان نیست و اندیشهورزی به تنهایی منجر به معرفت نمیشود.۱
به عبارت دیگر، ملاک و معیار اضطراری بودن معرفت دو چيز است: ۱. حصول معرفت، غیر ارادی و غیر اختیاری است و ۲. وجود آورنده معرفت، خود انسان نیست. در برابر معرفت اضطراری، معرفت اختیاری است که در حوزه اختیار و اراده انسان است و در واقع خود انسان به وجود آورنده معرفت دانسته میشود.۲ تعدادی از معتزلیان نخستین ملاک و معیار دیگری برای اضطراری بودن معرفت در