میپرسد و آن حضرت جوابی میدهد. زراره برای یقین پیدا کردن به جواب امام علیه السلام، دو بار دیگر سؤالش را تکرار میکند و امام علیه السلام هر بار همان جواب را تأیید میکند. گویا این جواب مورد پسند زراره قرار نمیگیرد و کلمات ناشایستی در مورد آن حضرت علیه السلام به کار میبرد.۱ در این مورد نیز باید در نظر داشت که این روایت سند بسیار ضعیفی دارد و قابل اعتنا نیست.۲
علم امام
از مهمترین مباحث مسئله امامت در کتب حدیثی شیعه علم امام است. شاید بتوان گفت روایات این عرصه از تمام مباحث امامت بیشتر است. در مسئله علم امام بحثهای مختلفی از جمله ماهیت علم، محدوده علم و منابع علم، قابل طرح است. خاندان اعین تلاش فراوانی برای تبیین علم امام داشتهاند و در بسیاری از مباحث امامت مطالب ارزشمندی از ائمه علیهم السلام نقل کردهاند. برای دستیابی به دیدگاههای آلاعین در عرصه علم امام، نخست باید نوع نگرش خاندان اعین به جایگاه علمی ائمه صلی الله علیه و اله را بجوییم. خاندان اعین بر اخذ معارف دینی از ائمه علیهم السلام تأكید داشتند. زراره به مرجعیت علمی ائمه علیهم السلام معتقد بود و تنها مسیر کسب علم را ائمه علیهم السلام میدانست.۳ حمران نیز فقط روایات و سخنان ائمه علیهم السلام را نقل میکرد.۴ این
1.. کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۱۵۹..
2.. همان. سند این روایات این گونه است: یوسف: قال حدثنی علی بن أحمد بن بقاح عن عمه عن زرارة. منظور از یوسف در رجال کشی، یوسف بنالسخت البصری است. علامه حلی در مورد وی میگوید: «ضعیف مرتفع القول استثناه القمیون من نوادر الحكمة» (علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۶۵). همچنین در مورد علی بن أحمد بن بقاح و عمویش باید گفت مجهول هستند و هیچ ترجمهای از آنها در کتب شیعه وجود ندارد.
3.. عدة من أَصحابنا عن أَحمد بن محمّد عن ابن أَبی نصر عن مثنى عن زرارَة قال كنت عند أَبی جعفر علیه السلام فقال له رجل من أَهل الكوفة یسأَله عن قول أَمیر الْمؤمِنِین علیه السلام سلونی عمَّا شئتم فلا تسأَلُونی عن شیء إلَّا أَنْبأتكم به قال إنَّه لیس أَحد عنده علم شیء إلَّا خرج من عند أَمیرالمؤمِنِین علیه السلام فلیذهب النَّاس حیث شاءوا فو اللّه لیس الْأَمر إلَّا من هاهنا و أَشار بیده إلى بیته (کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۹۹).
4.. کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۱۷۹.