كه در ضمن آنها، اختلافاتی ایجاد شد. به عبارت دیگر، امامیان در مرحله تبیین و نظریهپردازی معارف اهلبیت علیهم السلام دچار اختلاف شدند. تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل را میتوان در روایات اهلبیت علیهم السلام دید.
حماد بنعیسی میگوید از امام صادق علیه السلام سؤال کردم: آیا خداوند متعال از قدیم میدانست؟ حضرت فرمود: چگونه میدانست در حالی که هیچ معلومی نبود. پرسيدم: آیا خداوند از ازل میشنید؟ فرمود: چطور ممکن است خدا بشنود در حالی که مسموعی نبوده است. سؤال کردم: آیا خداوند متعال از قدیم میدید؟ حضرت فرمود: چطور ممکن است خدا ببیند در حالی که مبصری نبوده است. سپس حضرت علیه السلام ادامه داد: خداوند متعال از ازل، علیم و سمیع و بصیر است؛ بلکه علّامه است.۱
همچنین در روایتی دیگر ابیبصیر(ره) میگوید:
از امام صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود: خدواند از ازل پروردگار ما بود و علم ذاتی او است، در حالی که هیچ معلومی نبوده است. سمع ذاتی او است در حالی که مسموعی نبوده. بصر ذاتی او است در حالی که مبصری نبوده و قدرت ذاتی او است در حالی که مقدوری نبوده است. بعد فرمود: وقتی که خداوند متعال اشیا را احداث کرد و معلوم تحقق یافت از ناحیه خداوند متعال علم بر معلوم واقع میشود و وقتی مسموع، مبصر و مقدور را خلق کرد، سمع، بصر و قدرت بر آنها تعلق میگیرد. از حضرت علیه السلام پرسیدم: آیا خداوند از ازل متکلم بود؟ حضرت علیه السلام فرمود: کلام صفت محدث است و ازلی نیست. زمانی بود که خدا بود و تکلمی نبوده است.۲