معرفت فطری
یکی از گونههای معرفت اضطراری که بیشتر امامیان نخستین به تبعیت از روایات آن را پذیرفتهاند، معرفت فطری است. معرفت فطری را خداوند متعال در ضمیر و نهاد انسانها به ودیعه گذاشته است؛ به تعبیر دیگر، خداوند متعال انسان را بر معرفت و شناخت خویش آفریده است.۱ باورمندان به معرفت فطری از امامیان نخستین، معتقدند که خداوند در عالمی پیش از عالم دنیا (موسوم به عالم ذرّ) خود را بر انسانها عرضه داشته و از همه آنان بر ربوبیت خویش اقرار گرفته است. همه بنی آدم در آن عالم به ربوبیت حضرت حق شهادت دادهاند و از آنجا که این شهادت مبتنی بر شناخت بوده است، معلوم میشود همه انسانها معرفت و شناخت به خداوند پیدا کردهاند و این معرفت در ذاتشان بهگونهای نهادینه شده است که اگر نبود هیچگاه معرفتاللّه برای انسان حاصل نمیشد.۲ از این رو، معرفت به امور فطری - که طبق روایات امامیه شامل معرفت به خدا، رسول و امام است۳ - گونه خاصی از معرفت اضطراری است که در واقع، فاعل آن خداوند متعال است.
با مراجعه به روایات معرفت فطری روشن میشود که غالب معتقدان به اين معرفت به دو آیه از قرآن کریم اشاره دارند و بسیاری از دانشوران در مسیر دستیابی به مقصود این آیات، با مسئله معرفت فطری آشنا شدهاند. یکی از این دو آیه شریفه، آیه معروف به آیه فطرت۴ و دیگری آیه میثاق۵ است. در منابع تفسیری و روایی، ذیل
1.. برای نمونه نک: شیخ صدوق، التوحید، ص۳۲۹.
2.. برای نمونه نک: صفار، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۷۱ ؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۳.
3.. صفار، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۸۱؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳.
4.. (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَة اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ) (سورۀ روم: آیۀ ۳۱).
5.. (وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ) (سورۀ اعراف، آيۀ ۱۷۲).