انسان تحت مشیت خداوند خواهد بود. هشام بنسالم از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که خدا كریمتر از آن است که مردم را به آنچه توانش را ندارند، تكلیف كند و مقتدرتر از آن است كه در حوزه سلطنت و حكم او چیزى مخالف ارادهاش باشد.۱ از دیگر منسوبان به گروه دوم، هشام بنحرول است. وی استطاعت را مجموعه اسباب و عواملی میدانست که فعل بدون آنها محقق نمیشود؛ از این رو، استطاعت بر فعل مقدم خواهد بود.۲
در جمعبندی نهایی باید گفت بازگشت تمام این اقوال۳ به دو نظریه اصلی است: استطاعت قبل از فعل و استطاعت مع الفعل. در حقیقت اگر تفاوتی هم وجود داشته باشد به مبانی این دو نظریه و جایگاه مشیت الهی در تحقق خارجی فعل از منظر این دو نظریه بازمیگردد: استطاعت از چه اجزایی تشکیل شده است؟ آیا آلت استطاعت جزو استطاعت است؟ آیا مشیت الهی جزو استطاعت است؟ در صورتی که مشیت الهی جزئی از استطاعت نباشد، نقش آن در تحقق خارجی افعال چیست؟
آلاعین و استطاعت
مسئله استطاعت مهمترین مسئله کلامی است که زراره در مورد آن نظریهپردازی كرده است.۴ وجود کتاب الاستطاعه والجبر در میان آثار زراره۵ از عنایت او به این
1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶۰.
2.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۴۳.
3.. برای آشنایی بیشتر با این جریانها نک: رحیمی، «تبیین استطاعت از منظر متکلمان امامیه تا قرن چهارم».
4.. شاهد بر این ادعا، روایات فراوانی است که در منابع حدیثی و رجالی شیعه آمده و به دیدگاه زراره در مورد مسئله استطاعت اشاره دارد؛ همچنین کتب فِرق، مثل مقالات اشعری (اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۳)، زراره را یکی از نظریهپردازان شیعه در مسئله استطاعت معرفی کردهاند.
5.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۷۴۔ ۷۵.