الهی و فاقد آن است. این تحلیل بهوضوح با مبانی امامیه در مباحث گوناگون اعتقادی مانند فعل اختیاری انسان (امر بین الامرین) سازگار است.
درباره چگونگی چینش منشأهای عصمت در فرایند حصول آن باید گفت:
اولاً هیچ تصریحی نسبت به ترتیب بین این عوامل وجود ندارد؛
ثانیاً ترتیب زیر بر این اساس است که عواملی که از سوی خداست و بُعد تکوینی دارد بر عوامل وابسته به اراده معصوم، مقدم است؛ ازاینرو پیشتر قرار داده شده است. البته برخی از این عوامل که تکوینی نیستند، مانند علم اعطا شده، همزمان با خودداری معصوم، تحقق دارد و به لحاظ زمانی، مقدم بر آن نیست؛
ثالثاً میان مناشی وابسته به خدای سبحان، به لحاظ زمانی تقدم و تأخر وجود دارد که در ترتیب زیر لحاظ شده است. به عبارت دیگر، با اینکه آیه یا روایتی بر ترتیب تأثیر این عوامل دلالت ندارد؛ اما به نظر میرسد تعدادی از عواملی که از سوی خدای سبحان هستند و بُعد تکوینی دارند (مانند اعطای طینت پاک و ویژه و قرار دادن در نسل پاک) از نظر زمانی بر دیگر عوامل مقدم هستند. دیگر عوامل –چه آنها که از سوی خدای سبحان است، مانند اعطای علم و در اختیار نهادن روحالقدس و چه تلاش معصوم برای پرهیز از گناهان- در رتبه بعد هستند. تا اینجا معلوم شد که از سویی برخی عوامل که از سوی خدای سبحان هستند میتوانند با تلاش معصوم برای امتناع از معصیت همزمان باشند و از سوی دیگر، اجتماع عواملی که از سوی خدای سبحان هستند با تلاش معصوم برای دوری از معصیت، نه امتناع عقلی دارد و نه امتناع وقوعی؛ بلکه ادله عقلیه و نقلیه بر این اجتماع دلالت دارند. به طور خلاصه، «عصمت»، حاصل تأثیر همه این عوامل با هم است. از همینجا میتوان نتیجه گرفت که اگر کسی عصمت را به مرحله شدیده تقوا فرو بکاهد و