و همه موجودات دیگر، وهم و خیالاند. به تعبیر برخی از آنان، یک موجود، حقیقی است و اسناد وجود به بقیه اشیا مجازی است. به عبارت دیگر، بقیه اشیا مظاهر، جلوات و تنزل موجود حقیقی یعنی خدا هستند.۱
ازاینرو هیچ انسانی، وجود حقیقی ندارد تا اعمال ارادی برای او متصور باشد. با این تحلیل، معصوم هم وجود حقیقی ندارد تا پس از آن سخن از تلاش وی برای امتناع از ارتکاب گناه مطرح باشد. همچنین در مسئله جبر و اختیار، دیدگاه ابنعربی اگرچه مضطرب به نظر میرسد، اما از دیدگاه برخی پژوهشگران، وی و طرفدارانش به جبر مطلق معتقدند.۲
از دیدگاه آنان، اساساً انسان بدان سبب آفریده شده است که آیینه تمام نمای ذات حق باشد، نه آنکه به اختیار خود فاعلِ افعالِ خویش گردد.۳
افزون بر آنچه گذشت، ظاهراً ابنعربی قائل به ارتکاب گناه در زمینه صاحب شهود نیست؛ یعنی کسی که به مرحله شهود رسیده، در واقع، خلاف شرع عمل نمیکند.۴ از دیدگاه وی کسی که به مرحله شهود رسیده، اگر به حسب دید اهل ظاهر مرتکب گناه شود، این کار برایش عیبی به شمار نمیآید، بلکه این کار با تقدیر الهی رخ داده است و او مقصر شمرده نمیشود.۵
1.. برای نمونه ر.ک: ابن عربی، القاشانی، شرح فصوص الحکم، ص۷۹ - ۸۰.
2.. ر.ک: الشمس، الامر بین الامرین، ص۴۰۴ - ۴۰۵؛ دادبه، «جبر و اختیار» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ح۱۷، ص۵۰۷.
3.. ر.ک: اسیری لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ۳۶۶؛ عفیفی در تعلیقات بر فصوص الحکم: ر.ک: ابن عربی، فصوص الحکم، تعلیقات ابو العلاء عفیفی، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
4.. ر.ک: ابنعربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۱۲۵. از این عبارت فهمیده میشود که وی انبیا علیهم السّلام را نائل به مرحله شهود میداند.
5.. ر.ک: ابنعربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۵۴۰.