165
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

ظاهراً همه عارفان اشعری مسلکی که افعال اختیاری انسان را به خدا نسبت می‏دهند و برای عبد قدرتی واقعی قائل نیستند، در این زمره می‏گنجند (حتی اگر در تحلیل‏های خود کسب را به عبد نسبت دهند). غزالی یکی از افراد این گروه به شمار می‏رود.۱ وی عصمت را فیضی۲ الهی می‏داند که انسان بر طلب خیر و پرهیز از شر توان می‏یابد؛ گویا که مانعی غیرمحسوس از باطن اوست. او رؤیت برهان۳ را در ماجرای حضرت یوسف علیه السّلام یکی از مصادیق عصمت می‏شمارد.۴

روشن است که غزالی در مسئله خلق اعمال، اعمال ارادی انسان را بر اساس نظریه کسب، مخلوق خدا می‏داند؛ نه مخلوق و مقدور عبد.۵ به نظر می‏رسد که اگرچه تقریر عرفا برای جبر با تقریر اشعریان جبرگرا تفاوتی بنیادی دارد و بر اساس جبر عرفا اصلاً انسان، موجود نیست تا فعلی به او نسبت داده شود؛ اما هر دو به یک نتیجه می‏رسند؛ یعنی مجبور بودن همه انسان‏ها در افعال خویش. بر اساس مبانی عرفانی معنا ندارد که افعال انسان به وی نسبت داده شود. ازاین‎رو چه غزالی را عارف بدانیم و چه متکلمی که بر اساس تفسیر جبرگرایانه از جبر به نظریه‏پردازی می‏پردازد، در هر دو صورت وی معصوم را در افعال خویش مجبور می‏داند.

1.. ر.ک: الغزالی، إحیاء علوم الدین، ج۱۱، ص۱۸۷ و ج۱۴، ص۹۷.

2.. غزالی همین تعریف را در احیاء علوم الدین آورده و در آنجا از واژه «وجود» استفاده کرده است (ر.ک: الغزالی، احیاء علوم الدین، ج۱۲، ص۱۱۴).

3.. «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِها لَوْلا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ»، یوسف: ۲۴.

4.. الغزالی، میزان العمل، ص۳۰۳ - ۳۰۴.

5.. ر.ک: الغزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص۶۰؛ و برای اطلاع بیشتر ر.ک: السبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۲، ص۱۳۰ - ۱۳۳.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
164

و همه موجودات دیگر، وهم و خیال‏اند. به تعبیر برخی از آنان، یک موجود، حقیقی است و اسناد وجود به بقیه اشیا مجازی است. به عبارت دیگر، بقیه اشیا مظاهر، جلوات و تنزل موجود حقیقی یعنی خدا هستند.۱

ازاین‎رو هیچ انسانی، وجود حقیقی ندارد تا اعمال ارادی برای او متصور باشد. با این تحلیل، معصوم هم وجود حقیقی ندارد تا پس از آن سخن از تلاش وی برای امتناع از ارتکاب گناه مطرح باشد. همچنین در مسئله جبر و اختیار، دیدگاه ابن‎عربی اگرچه مضطرب به نظر می‏رسد، اما از دیدگاه برخی پژوهشگران، وی و طرفدارانش به جبر مطلق معتقدند.۲

از دیدگاه آنان، اساساً انسان بدان سبب آفریده شده است که آیینه تمام نمای ذات حق باشد، نه آنکه به اختیار خود فاعلِ افعالِ خویش گردد.۳

افزون بر آنچه گذشت، ظاهراً ابن‎عربی قائل به ارتکاب گناه در زمینه صاحب شهود نیست؛ یعنی کسی که به مرحله شهود رسیده، در واقع، خلاف شرع عمل نمی‏کند.۴ از دیدگاه وی کسی که به مرحله شهود رسیده، اگر به حسب دید اهل ظاهر مرتکب گناه شود، این کار برایش عیبی به شمار نمی‏آید، بلکه این کار با تقدیر الهی رخ داده است و او مقصر شمرده نمی‏شود.۵

1.. برای نمونه ر.ک: ابن عربی، القاشانی، شرح فصوص الحکم، ص۷۹ - ۸۰.

2.. ر.ک: الشمس، الامر بین الامرین، ص۴۰۴ - ۴۰۵؛ دادبه، «جبر و اختیار» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ح۱۷، ص۵۰۷.

3.. ر.ک: اسیری لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ۳۶۶؛ عفیفی در تعلیقات بر فصوص الحکم: ر.ک: ابن عربی، فصوص الحکم، تعلیقات ابو العلاء عفیفی، ص۱۵۸ - ۱۵۹.

4.. ر.ک: ابن‎عربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۱۲۵. از این عبارت فهمیده می‏شود که وی انبیا علیهم السّلام را نائل به مرحله شهود می‏داند.

5.. ر.ک: ابن‎عربی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۵۴۰.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 961
صفحه از 258
پرینت  ارسال به