161
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

که سبب غلبه یافتن بر قوای نفسانی می‏گردد و طبعاً با وجود آن، داعی بر انجام معصیت در معصوم به وجود نخواهد آمد.۱ وی در مسئله وجوب عصمت امام، ماهیت عصمت را تأکُّد عدالت و وجوب بقا بر حکم آن می‏داند.۲

این توضیح وی بخشی از دیدگاه ابن‎سینا و پس از وی، ابن‏میثم درباره ماهیت عصمت را در خاطر زنده می‏کند. فیاض در سرمایه ایمان، ذیل عصمت انبیاء علیهم السّلام به تعریف عصمت پرداخته، اما به تفکیک تعریف ماهیت عصمت از دیدگاه فلاسفه و متکلمان تصریح نکرده، بلکه به نظر می‏رسد که هر دو را با هم آورده، گویا که این دو تعریف را مکمل یکدیگر قلمداد می‏کرده است. وی ابتدا عصمت را غریزه‏ای می‏داند که با آن، صدور داعیه گناه ممتنع باشد و به سبب امتناع داعیه گناه، صدور گناه به رغم قدرت بر گناه ممتنع باشد.۳

این، همان تعریف وی برای عصمت در گوهر مراد است که از قول حکما نقل کرده است. البته وی در اینجا مانند گوهر مراد با تفصیل دقیق‏تر بیان نکرده و آن را به قوت عقل بازنگردانده است. عصاره مطلب اینکه اگر فیاض را فیلسوف بدانیم و او نیز خود را ملتزم به مبانی فلسفی بداند، هرچند به داشتن اراده و اختیار معصومان در ترک گناهان تصریح کرده، اما اقتضای مبانی فلسفی این است که مراد معصوم نیز همانند دیگر ممکنات، معلول علت خویش باشد و در انتهای سلسله علل به خدای سبحان می‏رسد و این چیزی جز جبر فلسفی نیست.۴

1.. برای اطلاع بیشتر ر.ک: هاشمی تنکابنی، عصمت، ضرورت و آثار، ص۲۶ - ۲۸.

2.. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۶۴.

3.. فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۹۰.

4.. تعدادی از منابع دیگر امامیه اجمالاً به منشأ عصمت پرداخته‏اند؛ اما به نظر نمی‏رسد که مطلب جدیدی ارائه کرده باشند؛ مانند: جمعی از نویسندگان، امامت‏پژوهی، بررسی دیدگاه امامیه، معتزله و اشاعره، ص۱۶۲ - ۱۶۳.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
160

العلوم را درباره تعریف تأیید و عصمت آورده است. اگر فیض را فیلسوف بدانیم یا دست‏کم وی را در این مسئله، پیرو مسلک فلاسفه ارزیابی کنیم، همه آنچه در بالا درباره این قسمت از گفتار ملاصدرا گذشت درباره وی نیز جاری است.

فیاض لاهیجی (م۱۰۷۲ق) در دو اثر خویش به عصمت و منشأ آن پرداخته است. وی در گوهر مراد درباره وجوب عصمت انبیا علیهم السّلام عصمت را به دو گونه تعریف کرده است: طریقه حکما و طریقه متکلمین. آنچه وی درباره شیوه متکلمین آورده، در بخش دیدگاه متکلمان امامیه در عصر غیبت گذشت. وی در تشریح شیوه حکما می‏نویسد: «مراد از عصمت، غریزه‏ای است که با وجود آن، داعی بر معصیت صادر نتواند شد با قدرت بر آن؛ و این غریزه، عبارت از قوت عقل است به حیثیتی که موجب قهر قوای نفسانی شود».۱

او همچنین بیان می‏کند که «بنا بر تحقق خاصیت ثالثه، جمیع قوای نفسانی، مطیع و منقاد عقل‏اند و عقل - من حیث هو عقل - ممتنع است که اراده معصیت و فعل قبیح از او صادر گردد».۲ وی پیش از این بیان کرده که استکمال انسان به حسب دو قوه است: نظری و عملی. رئیس قوای عملی، قوه فاعلی است و سایر قوای عملیه، خادمان او هستند. کمال قوه فاعلی به دو چیز است: یکی، قوه تأثیر و دومی، انقیاد و اطاعت قوای عملیه برای آن؛ پس کمال قوه عملیه به یکی از اجزایش که قوه تأثیر باشد، منوط به خاصیت ثالثه است؛ یعنی تأثیرش محتاج به آلات و اسباب طبیعیه نیست.۳

پس به طور خلاصه، بنا بر مسلک حکما، وی عصمت را «قوه عقل» می‏داند

1.. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.

2.. همان، ص۳۷۸.

3.. ر.ک: همان، ص۳۶۸ ـ ۳۶۹.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 952
صفحه از 258
پرینت  ارسال به