143
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

اقتضای وجود؛ و چون علت و سببی در کار آید، وجود می‏یابد و واجب بالغیر به شمار می‏آید. پیداست که اسباب و علل کردارهای ارادی انسان، فعلِ او نیست و مستقل از اوست و ناگزیر، بی‏واسطه یا با واسطه، به ذات واجب‏الوجود منتهی می‏شود و این بدان معناست که این کردارها نیز آفریده خدا و برآمده از قضا و قدر الٰهی است و در دار وجود جز جبر، اختیاری نیست: لیس فی الوجودِ الّا الجبر».۱ از سوی دیگر، فعل ارادی از دیدگاه فلاسفه حاصلِ پیوستنِ قدرت به داعی (انگیزه، مرجح) است و چون قدرت به داعی بپیوندد، علتِ موجبه فعلِ ارادی به مثابه علت تامه پدید می‏آید و انجام گرفتنِ فعل، ضرورت (وجوب) می‏یابد؛ و این عین جبر است.۲

جامی نیز از فلاسفه نقل کرده است که افعال ارادی انسان وقتی که شرایط، حاصل و موانع، مرتفع باشند به قدرتی که خدا آن را در عبد می‏آفریند، بر سبیلِ وجوب روی می‏دهد و تخلف از آن ممکن نیست۳ و بدین‏سان، در مقام یک عارف، بر جبرگرایی فلاسفه مهر تأیید می‏زند. چکیده سخن اینکه فلاسفه بر خلاف اشاعره، قائل به فاعلیت مستقیم خدا در بندگان و جهان نیستند؛ اما از طریق نظام علیت، همه امور عالم را متعین و جبری می‏دانند.۴ با این توضیح،

1.. الرازی، المباحث المشرقیة، ج۲، ص۵۱۷.

2.. الرازی، کتاب الأربعین فی أصول الدین، ج۱، ص۳۱۹. گفتنی است که فخر رازی، دست‏کم در برخی تألیفات کلامی خویش، دست‏کم اراده خدا را همانند فلاسفه، «علم خدا» دانسته است (رک: الرازی، المباحث المشرقیة، ج۲، ص۴۹۰. البته اگر کسی داعی را اراده (قصد) بداند، در این صورت، فعل ارادی، جبری نخواهد بود. شاید نکته محوری این باشد اگر «داعی» را به معنای «علم» بدانیم که دیدگاه فلاسفه است، نتیجه آن، جبر خواهد بود؛ و اگر «داعی» را «اراده» بدانیم که دیدگاه متکلمان خواهد است؛ فعل، جبری نخواهد بود).

3.. جامی، الدرة الفاخرة فی تحقیق مذهب الصوفیة و المتکلمین و الحکماء المتقدمین، ص۳۹؛ ر.ک: جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۴۷.

4.. برای اطلاع بیشتر درباره جبرگرایی فیلسوفان ر.ک: موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی،( ( ج۱۷، ص۵۱۴ - ۵۲۱ (مدخل جبر و اختیار، نوشته اصغر دادبه).


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
142

اما تحلیلِ دیدگاه‏های آنان در زمینه افعال انسان، حاصلی جز جبرگرایی نخواهد داشت. جبر فلسفی که از آن به موجَبیت نیز تعبیر می‏شود، مبتنی بر اصل علیت است. بر طبق اصل علیت، تخلف معلول از علتِ تامه محال است و چون علت به بار آید و ضرورت یابد، وجودِ معلول نیز ضرورت خواهد یافت.۱

در نگاه فیلسوفان، هستی دارای نظامی ضروری است که از واجب‏الوجود بالذات آغاز می‏شود و ممکنات یا ما سوی اللّٰه، که از آنها به واجبِ بالغیر نیز تعبیر می‏شود، در یک نظام علت و معلولی به طور مرتب و منظم، پی‏درپی پدید می‏آیند و تمامی موجودات (ماسوی‏اللّٰه، واجب‏های بالغیر) در نهایت به واجب بالذات منتهی می‏شوند.۲

سبب این امر، آن است که ماسوی‏اللّٰه، ممکن و ذاتاً معدوم‏اند و از نیستی به هستی آمده‏اند و ناگزیر دارای علتی خواهند بود و ازآنجاکه دور و تسلسل عقلاً باطل است، سلسله علت‏ها و معلول‏ها، سرانجام به علة العلل - که علتی است به ذات خود موجود - می‏انجامند۳ و چنین است که اصلِ علیت بر سراسر نظام هستی حکومت دارد و افعال ارادی انسان هم که بخشی از نظام هستی و ممکن الوجود است، از قلمرو حاکمیتِ اصل علیت بیرون نیست. ازاین‎رو کردارهای ارادی انسان نیز با این مبانی فلسفی، آفریده خداست و در نتیجه، انسان در کردارهای ارادی خود مختار نیست و مجبور است؛ زیرا کردارهای ارادیِ انسان نیز ممکن الوجود است و همانند دیگر ممکنات ذاتاً نه اقتضای عدم دارد، نه

1.. الرازی، المباحث المشرقیة، ج۱، ص۴۷۷ - ۴۷۹. نیز ر.ک: دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج۳، ص۳۱۰ به بعد، قاعدۀ ۱۲۱.

2.. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۱، ص۲۲۳ - ۲۲۴؛ سبزواری، شرح منظومه حکمت، ص۵۸ - ۶۱.

3.. ملاصدرا، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة، ص۶۵ - ۶۶.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 948
صفحه از 258
پرینت  ارسال به