معتزلیان را درباره عصمت و منشأ آن بیان نکرده است.
زمخشری (م۵۳۸ق) در تفسیر آیات مربوط به تصمیم حضرت یوسف علیه السّلام بر گناه، دیدگاههای اهل حدیث رادرباره این قسمت از داستان نقل میکند و بهشدت رد میکند. وی امتناع آن حضرت از ارتکاب را نتیجه تصمیم خود آن حضرت میداند و در همین حال، مدد الهی را در این زمینه، مورد تأکید قرار میدهد.۱ وی در زمینه حضرت آدم علیه السّلام نیز ایشان را مرتکب صغیره میداند و تصمیم آن حضرت را در این کار دخیل میبیند.۲
ابنابیالحدید (م بعد از ۶۵۰ق) تنها به نقل قسمتی از دیدگاهها درباره تعریف عصمت پرداخته و به دفاع از نظری خاص روی نیاورده است. وی پس از نقل دیدگاه جبرگرایان درباره تعریف عصمت و کیفیت منشأ جبر در افعال معصوم از دیدگاه آنان، نظر جبرگرایان در این مسئله را دیدگاه اقلیت در میان اهل نظر قلمداد کرده است. وی سپس اکثر دانشمندان را در این مسئله قائل به اختیار معصوم در افعال خویش دانسته و درباره چگونگی تحقق این اختیار، دو تفسیر نقل کرده است. وی تفسیر دوم را به معتزله نسبت داده و از آنان با تعبیر اصحابنا یاد کرده است. تفسیر دوم از عصمت، هر لطفی است که مکلف با وجود آن با اختیار خود از قبیح دوری میگزیند. آشکارترین این الطاف عبارتاند از ملکه مانع از ارتکاب گناه که به عفت فرا میخواند، علم به زشتی گناه و ارزش طاعت، تقویت این علم با وحی از سوی خدا و سرزنش بر ارتکاب خطا در حال فراموشی یا سهو.۳