خویش قرار داد). شاید به مدد این سخن رضیالدین استرآبادی بتوان برداشت کرد که «انسان متقی با انجام کارهایی برای خود، خویش را از عذاب و خشم خدا حفاظت میکند». این برداشت در ادامه این تحلیل به کار خواهد آمد.
ظاهراً معنای اصطلاحی تقوا دارای وضع جدید نیست و ریشه در معنای لغوی دارد. به عبارت دیگر، فرد متقی با ترک گناهان و آنچه در نزد خدای سبحان ناپسند است خویش را از خشم الهی در امان نگاه میدارد.۱
بر اساس برخی نصوص، امام (و به طریق اولی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)، (افزون بر دیگر فضایل) باتقواترین انسانها است.۲ از مجموع این تحلیل میتوان نتیجه گرفت کسی که باتقواترین (پرهیزگارترین) و پیوسته در صدد دوری از نافرمانی خداست، اغلب نافرمانیها را حتی به طور اشتباهی و غیرعمد هم مرتکب نخواهد شد. به عبارت دیگر، با مراقبت دائم، معصوم از اکثر خطاها (با همه شقوق آن که در صفحات پیشین گذشت) در امان خواهد بود.۳ در اینجا نکتهای که هرگز نباید از آن غفلت ورزید این است که بسیاری از آنچه جزء زمینههای عصمت معصوم از گناه در بخش نخست گذشت مانند خلقت ویژه، انتفای زمینههای گناه و برخورداری از فضایل والا، تأثیر شگرفی در کاهش خطای وی خواهد داشت و زمینهساز به ثمر نشستن تلاش وی در آلوده نشدن به خطا خواهد داشت.
برای نمونه، یکی از عوامل افتادن به خطا، «جَزَع» است. جزع «پایان یافتن
1.. برای اطلاع بیشتر ر.ک: مطهری، ده گفتار، ص۷.
2.. برای دیدن تفصیلی متون و توضیحات این موضوع، ر.ک: فصل دوم و سوم بخش منشأ عصمت از گناه. برخی دیگر از متون حاوی رعایت تقوا از سوی معصومان ر.ک: الطبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۳۴۰.
3.. برای اطلاع بیشتر برای تأثیر تقوی و مواظبت بر نیفتادن در مخالفت خدای سبحان، ر.ک توضیح فخر رازی در: الرازی، التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۲۰.