فصل اول:
مفاهیم و اصطلاحات کلیدی
در این کتاب تعدادی از واژگان و اصطلاحات، به صورت مکرر استفاده خواهند شد. در میان این تعبیرات و اصطلاحات، واژگان مطرح و مهم، عبارتاند از:
عصمت
واژه عصمت در دو بُعد معنای لغوی و اصطلاحی قابل پیگیری است:
معنای لغوی عصمت
واژهشناسان، ریشه واژه عصم را به معنای «نگهداشتن، بازداشتن و همراهبودن» دانستهاند.۱ برخی بر این باورند که «عصمت» در ابتدا به معنای «بستن» بوده و سپس به معنای «بازداشتن» نقل داده شده است.۲ از اینرو «اِعصام»، «آمادهساختن چیزی است در زین و رحل مرکب تا سوار با گرفتن آن نیفتد»۳ و
1.. «العین والصاد والمیم أصلٌ واحدٌ صحیحٌ یدلُّ علی إمساک و منْع و ملازمة»، ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۳۱.
2.. «العِصْمَةُ، بالکسْرِ: المَنْعُ، هذا أَصْلُ معْنَی اللّغَةِ. و یقالُ: أَصْلُ العصمةِ الرّبْطُ ثم صارَتْ بمعْنَی المَنْعِ»؛ زبیدی، تاج العروس، ج۱۷، ص۴۸۲.
3.. «أَعْصَمَ فلاناً: إذا هَیأَ له فی السَّرْجِ و الرَّحْلِ ما یعْتَصِمُ به لئَلَّا یسْقُطَ»؛ همان.