167
منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)

علاءالدوله سمنانی (م۷۳۶ق) بر این باور است که «نه جبر است و نه قدر»۱ و قائل به وحدت وجود نیست. وی در زمینه وحدت وجود به شدت با ابن‎عربی مخالف است.۲ البته درستی یا نادرستی دیدگاه وی درباره مقصود از «نه جبر و نه قدر» باید جداگانه بررسی شود.

عزالدین محمود کاشانی (م۷۳۵ق)۳ و حافظ شیرازی (م۷۹۲ق)۴ نیز اگرچه به نظریه امر بین الامرین تصریح نکرده‏اند، اما برای عبد در حصول افعال بهره‏ای قائل شده‏اند.

ولی‏اللّٰه دهلوی (م۱۱۷۶ق) عصمت الهی برای بندگان از بدی‏ها و گناهان را بر دو گونه دانسته است: یکی اینکه جانش به رنگ تقوا درآید و به تهدیدها و وعیدهای الهی گوش فرا دهد و تقوا در برون و درون وجودش نفوذ کند که ملکه معصیت به طور کلی نابود گردد. این عصمت علیین و اهل اللّٰه یعنی کسانی است که ریشه قرب آنان به خدا، اعمال و ملکه اعمال است. گونه دوم اینکه جانش هیچ رنگی بر ندارد؛ نه رنگ تقوا نه رنگ نافرمانی؛ بلکه خالی و پاک باشد تا مظهر تجلی الهی شود و خدا متولی کار وی گردد و احکام شرعی بر وی جاری شود و از جوارح خدا و سنت گردد. عبد در این هنگام به هیچ رنگی در نمی‏آید و مقید به تقوا نیست، بلکه تقوا برای وی لباسی خدایی است که از بالا آمده است. این عصمت صاحبان تجلی خدا و شریف‏تر و کامل‏تر و زیباتر از نوع نخستین است.۵ با اینکه دهلوی در این متن عصمت را تقسیم کرده و در

1.. سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ص۱۱۶ - ۱۱۹ و ۴۱۳ - ۴۱۵.

2.. ر.ک: سمنانی، العروة لاهل الخلوة و الجلوة، ص۲۷۶ - ۲۷۷.

3.. کاشانی، مصباح الهدایة، ص۲۸ - ۲۹.

4.. حافظ شیرازی، دیوان حافظ، غزل ۵۳، بیت ۷ و غزل ۴۵۰، بیت ۱۰.

5.. الکسنزان الحسینی، موسوعة الکسنزان فیما اصطلح علیه اهل التصوف والعرفان، ج۱۵، ص۴۱۴ به نقل از: الدهلوی، التفهیمات الإلهیة ، ج۱، ص۳۴۱ - ۳۴۲.


منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
166

فعل خدا و معصوم

برخی عارفان - که بنا بر ظاهر سخنانشان به گونه‏ای خدا و انسان را در تحقق افعال انسان دخیل می‏دانند - بر این باورند که عصمت، حاصل دخالت خدا و خود معصوم است. این دسته از عرفا، برخی به تعابیری مانند «نه جبر و نه تفویض» یا «امر بین الامرین» مانند سیدحیدر آملی (م۷۸۷ق) تصریح کرده‏اند۱ و برخی به این مطلب تصریح ندارند.

ابن‏عربی (م۵۹۵ق) در برخی آثار خود به طور غیر مستقیم به امر بین الامرین گرایش نشان می‏دهد.۲ وی عصمت را کمال توفیق۳ برای بنده خدا می‏داند که از آن به «حفظ الهی» نیز تعبیر می‏شود.۴ به نظر می‏رسد که لازم است عبارات متشابه وی را به نظریه محکم از دیدگاه وی یعنی وحدت وجود برگرداند. ازاین‎رو همان‎گونه که گذشت، وی و همه پیروان مکتب او، برای هیچ چیز وجودی واقعی قائل نیستند و همه اشیا را تجلی خدا می‏دانند. نتیجه این دیدگاه، جبر برای همه انسان‏ها به‏ویژه انبیا و اولیاء علیهم السّلام خواهد بود.۵

1.. آملی، جامع الاسرار، ص۱۴۸ - ۱۵۱.

2.. ابن‎عربی، المسائل، ص۲۰ - ۲۱، مسئله ۴۱.

3.. برای اطلاع بیشتر دربارۀ «کمال التوفیق» ر.ک: فناری، مصباح الأنس، ص۵۵.

4.. الکسنزان الحسینی، موسوعة الکسنزان فیما اصطلح علیه اهل التصوف والعرفان، ج۱۵، ص۴۱۳ به نقل از مواقع: ابن عربی، النجوم ومطالع أهلة الأسرار والعلوم، ص۱۲ - ۱۳ (با اندکی تصرف).

5.. سعاد حکیم دیدگاه ابن‎عربی را چنین جمع‏بندی کرده است: ابن‎عربی در نظریه کلاسیک خویش درباره عصمت بر این باور است که عصمت، کمال توفیق از ناحیه خداست و آن را برخوردار از چند جهت دانسته است: الف - عصمت (نگهداری) محل از اثرپذیری از شیطان که با تعبیر «عصمت» برای پیامبران و با تعبیر «حفظ» برای اولیاست؛ ب - عصمت صورت (به شکل دیگری درآمدن) که شیطان نمی‏تواند یه صورت معصوم درآید و این ویژگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله است.؛ ج - عصمت قلب از خطور بدیهادر آن که برای اولیاست؛ د - عصمت (نگهداری) محل یعنی انسانکه گناهی از وی صادر نگردد. این عصمت برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله تصریح شده است. ر.ک: الحکیم، المعجم الصوفی، ص۸۰۷. وی در ادامه این متن، نظرات ابن‎عربی را درباره ابعاد عصمت آورده است.

  • نام منبع :
    منشأ عصمت از گناه و خطا (نظریه ها و دیدگاه ها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 854
صفحه از 258
پرینت  ارسال به