توصیف شر در همنشینی با واژگان حب و کره
رخدادهای عالم از چهار صورت خارج نیستند: برخی پدیدهها همراه با شداید و سختیاند و ناخرسندی به دنبال دارند درحالیکه شر نیستند؛ اما در برخی دیگر از رخدادها، شر و ناخرسندی به طور توأمان پدید میآیند و در بعضی دیگر از پدیدههای عالم ناخرسندی وجود دارد و حال آنکه آن پدیده خیر محض است. در مقابل برخی دیگر از پدیدهها خرسندی و خیر را به طور توأمان دارند.
از همنشینی واژگان «تحبوا» با «شر» و «تکرهوا» با «خیر» و با توجه به تقابل واژگان «تحبوا» با «تکرهوا» و تقابل دو واژه خیر و شر، رابطه عموم و خصوص من وجه بین خرسندی و ناخرسندی با خیر و شر وجود دارد.
قرآن بیان میدارد مواردی پیش میآید که شما چیزی را دوست دارید، حال آنکه برای شما شر است: (عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکمْ؛ چهبسا چیزی مایه خرسندی شماست، حال آنکه شر شما در آن قرار دارد).۱
به همین شکل مورادی وجود دارند که علیرغم وجود سختی و دشواری در آن موارد، آن پدیدهها شر نیستند: (عَسی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَهُوَ خَیرٌ؛ چهبسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است).
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر گردیده، درحالیکه برایتان ناخوشایند است. البته مواردی هم وجود دارد که در یک پدیده، ناخرسندی و شر با هم جمع میشوند. ازاینروی نسبت میان ناخرسندی و شر عموم و خصوص من وجه است.
توصیف شر در همنشینی با یوم القیامة
بشر خیر و شر را با ذهنیت مادی خود محاسبه میکند. با نگاه سطحی و اولی به پدیدهای عالم، قضاوت درباره آنها نیز سطحی و ابتدایی خواهد بود. اگر