به «مس» حس میکنیم.
نتیجه اینکه بین دو واژه «مس» و «لمس» تفاوت وجود دارد، اگرچه هر دو به نحوی درک نمودن است، اما در یکی، این درک به شکل عمیقتری حاصل شده و شیء لمسشده بیشتر از شیء مسشده به جان کسی که با آن شیء در ارتباط است مینشیند، و ازآنجاکه رنجها در دنیا نسبت به رنجهای اخروی از شدت کمتری برخوردار هستند، واژه «شر» و واژگانی که بیانگر مفاد رنج دنیوی هستند، با واژه «مس» بیان شدهاند.
به طور کلی سختیها را اگر به دو قسم دنیوی و اخروی تقسیم شوند، واژگانی که با سختیهای دنیوی همنشین هستند با واژگانی که با رنجهای اخروی همنشینی میکنند، تفاوتی اساسی و فاحش دارند. واژگانی که مصائب دنیوی را همنشینی میکنند، به نحوی بیانگر سطحی بودن رنجهای دنیوی نسبت به رنجهای اخروی هستند.
در سوره روم، خداوند سبحان وقتی در صدد بیان ویژگی برخی انسانها برمیآید، اینگونه بیان میدارد: (وَ إِذَا مَسَّ ٱلنَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ؛ چون ضرری به مردم برسد، به سوی خدا برگشته او را همی خوانند، اما همین که رحمتی به ایشان میچشاند گروهی از آنان مشرک میشوند).۱
معمولاً چشیدن برای غذاهای کم استفاده میشود. به عبارتی انسان وقتی غذایی را میچشد نیز لذت میبرد؛ ولو مقدار آن کم باشد. گویا این همنشینی «ذوق» با «رحمت»، این مطلب را گوشزد میکند که رحمت حتی اگر به اندازه چشیدن باشد، باز مسرتبخش خواهد بود.