یکسان نیست. برخی از آنها استعمال بیشتری نسبت به بقیه دارند. البته این به اهمیت آن واژه در دستگاه معنای مربوط میشود.
ظهورگیری واژگان
یکی از اهداف مهم و اساسی در معناشناسی واژگان، ظهورگیری است. الفاظ به دلایل گوناگونی مانند موقعیتهای خاص اعرابی و وجود قرائن متنی و سیاقی دارای ظهوری یکسان نیستند. آنچه برای فهم مراد متکلم اهمیت دارد، آن ظهور نهایی الفاظ است.
برخی برای به دست آوردن معنای ظاهر، آشنایی به لغت را کافی میدانند و معتقدند هر کس با لغت آشنایی داشته باشد میتواند معنای آن را دریابد؛۱ حال آنکه در معناشناسی آشنایی به لغت تنها برای فهم معنای پایه کافی میدانند. معناشناسان معتقدند واژگان علاوه بر معنای پایه معنای نسبی نیز دارند و کشف این چهره از لفظ از طریق شناخت الفاظ حاصل نمیگردد، بلکه معنای نسبی را باید از نسبتها و ارتباطات واژگان با یکدیگر در یک متن به دست آورد.۲
در علم اصول فقه دو راه برای کشف ظهور الفاظ مشخص کردهاند:
۱. وضع لفظ برای معنای موضوعٌ له: هنگامی که احراز شد لفظی برای معنایی خاص وضع شده است، به طور قطع این لفظ بر این معنا ظهور دارد؛
۲. وجود قرائن عامه (مقدمات حکمت) یا قرائن خاصه (قرائن حالیه یا مقالیه موجود در جمله) که بر معنا دلالت میکند. ازآنجاکه برخی الفاظ در غیر ما وضع له وضع شدهاند نیاز به قرینه است تا معنایی خاص از لفظ ارائه گردد. به علاوه برخی الفاظ در بخش اعظم معنای واحد مشترکاند؛ لذا باید