35
تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن

قیصری ضمن تقسیم شر به شر بالذات و بالغیر، معتقد است عدم فعلیت ملکه خیر، شر بالذات است. ضعف، بیماری، جهل، کوری و کری برای موجودی که استحقاق داشتن این صفات را دارند شر است. البته عدم این صفات برای سنگ شر نخواهد بود؛ زیرا سنگ شأنیت برخورداری از این صفات را ندارد. او در ادامه می‏گوید: شر به این معنا شر خاص است که مربوط به عالم طبیعت و مادی است. لذا شر به معنای خاص آن همان امر منافی با غرض و غیرملائم است.۱

شر از منظر اندیشمندان غربی

نوع نگرشِ انسان غربی در عصر کنونی به پدیده‏های عالم، با مرکزیت ذهن مادی صورت می‏پذیرد. این عکس آن چیزی است که در قرون وسطا رخ می‏داد. در آن دوران کلیسا، علی‏رغم گمراهی‏های اعتقادی - فکری و عملی، تبیین‏کننده معارف دینی بود و خدا را به عنوان محور عالم معرفی می‏کرد. این در حالی است که انسان معاصر همه عالم را حول محور خود و منافع مادی خویش می‏بیند. آنچه ملائم با طبع این‏جهانی او باشد، خیر و آنچه زندگی مادی او را به مخاطره اندازد، شر نامیده می‏شود.

افرادی همچون هیوم و مکی که شرور را به نحوی دلیل بر انکار خدا به شمار می‏آوردند، معیار خیر بودن پدیده‏های عالم را زندگی این‏جهانی انسان می‏دانند. آنها معتقد بودند ممکن نیست خدای خیرخواه و قادر مطلق وجود داشته باشد و در عین حال اجازه دهد شرور موجود در عالم، زندگی انسان را با خطر روبه‏رو سازد. در نظام فلسفی هیوم و مکی، خداوند باید انسان و لذات او را مد نظر قرار دهد و جهان هستی را هماهنگ با شیرین‏کامی انسان سامان بخشد. در

1.. قیصری، رسائل قیصری، ص۶۵۸.


تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن
34

اعنی بالخیر ما یوافق غرضه ویلائم طبعه ومزاجه، واعنی بالشر ما لا یوافق غرضه ولا یلائم طبعه ولا مزاج.۱

با این بیان در نگاه ابن‏عربی آنچه موافق غرض و ملائم با طبع و مزاج باشد خیر است و آنچه موافق غرض نبوده، با طبع و مزاج ملائمت نداشته باشد، شر تلقی می‏گردد. وی در فتوحات المکیه نیز ملایم و منافر بودن با مزاج را در راستای رسیدن به کمال و یا عدم نیل به کمال می‏داند. همچنین حصول غرض و عدم حصول آن را ملاکی برای خیر و شر لحاظ می‏نماید.۲

وحدت وجود در نگاه ابن‏عربی به این معناست که یک حقیقت واحد بسیط، تمام عالم را پر می‏کند؛ به گونه‏ای که نه مقید به قیدی می‏شود و نه حکم خاصی درباره‏اش اجرا می‏شود؛ ضمن اینکه هیچ حکیمی آن را مفهوم نمی‏کند و هیچ عارفی آن را شهود نمی‏نماید.۳ در این نظامِ وحدت وجودی چون عالم تجلی زیبایی خداوند است، شری وجود ندارد، شر عدم محض است. موجودات غیر از خداوند، اموری وجودی هستند که جملگی مصداق بالعرض وجودند.۴ با این تعبیر آنچه وجود دارد تجلیات خداوند در آن است. پس آنچه وجود دارد غیر از خداوند حیثیت تقییدی وجود خداست؛ لذا در نظام هستی تنها خداوند خیر ذاتی و مطلق است و حق در مقام اطلاق مقید به خیر و شر نمی‏شود؛ زیرا وجود محض است و شر اضافی در مقابل خیر اضافی است نه خیر مطلق. در برابر خیر مطلق شر مطلق وجود دارد که عدم است. بنابراین شر مطلق عدم است و از وجود بهره‏ای نبرده است.

1.. ابن‏عربی، فصوص الحکم، ص۱۱۸.

2.. همو، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۵۷۶.

3.. همو، فصوص الحکم، ص۹۰.

4.. همو، فتوحات المکیه، ج۲، ص۱۲۱۶.

  • نام منبع :
    تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1313
صفحه از 347
پرینت  ارسال به