شقاوت او و نحوه رسیدن به آن، نیازسنجی انسان و مسائل اینچنینی، جهانبینی الهی درباره انسان است. منظور از جهانبینی قرآن نحوه تفکر صاحب قرآن نیست. در نظام اعتقادی امامیه خداوند تفکر ندارد تا نحوه فکر داشته باشد؛ لذا مراد این تحقیق از جهانبینی الهی نحوه مفهومسازی و بیان مفاهیم توسط آیات قرآن است.
در یک تقسیمبندی کلی میتوان جهانبینی را به الهی و مادی تقسیم کرد. در جهانبینی الهی محور مفهومسازیها خداوند و صفات او محور قرار میگیرد، اما در جهانبینی مادی غیرخداوند محور محاسبات و مفهومسازی خواهد بود. مبنای قرآن در مفهومسازی مقولات مختلف، الهی و توحیدی است. البته این به معنای نادیده گرفتن انسان نیست؛ آنچه مورد اهتمام قرآن است و مفاهیم، هماهنگ با آن شکل میگیرند سعادتمندی انسان است. از این رهگذر اگرچه خداوند و صفات او محور جهانبینی قرآن قرار دارد، اما مفهومسازی مقولات در راستای هدایت و سعادت انسان شکل میگیرد. در جهانبینی الهی هیچ پدیدهای خالی از حکمت و مصلحت رخ نمیدهد. حکمت و مصلحت نیز در راستای سعادتمندی انسان است. در این جهانبینی دنیا و آخرت به شکلی پیوسته مفهومسازی میشوند؛ لذا رخدادهای عالم دنیا از نتیجه آنها در سرای دیگر منفک نیست.
همواره باید توجه نمود «متن» نمادی از اندیشه و جهانبینی صاحب متن است. نظم و انسجام موجود در متن نشان از نظم و انسجام در جهانبینی صاحب متن دارد. پیوستگی و هماهنگی در متن قرآن حقیقتی غیرقابل انکار است که قرآنپژوهان غیرمسلمان نیز به آن اذعان دارند. با در نظر گرفتن انسجام در متن قرآن و با توجه به پیوستگی بین متن و صاحب آن، به این نتیجه میرسیم