مردم را سختی و زیانی برسد پروردگار خود را درحالیکه به سویش انابه و بازگشت دارند میخوانند، سپس چون از جانب خود رحمتی به آنها بچشاند).۱ (وَ إِذَا أَذَقْنَا ٱلنَّاسَ رَحْمَةً مِّنْ بَعْدِ ضَرَّآٰءَ مَسَّتْهُمْ؛ و چون مردم را پس از سختی و رنجی که به آنان رسیده رحمت و راحتی بچشانیم).۲ (وَ إِذَا أَذَقْنَا ٱلنَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَ إِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ؛ و چون مردم را رحمتی بچشانیم (مانند، امنیت و وسعت روزی) سرمستی میکنند و چنانچه بدی به آنها برسد).۳ از عدم تقابل واژه شر با رحمت فهمیده میشود که اگرچه واژگان ضر، ضراء و سیئه به عنوان واژگان جانشین «شر» مطرحاند، اما هممعنایی کامل و مطلق با «شر» ندارند؛ لذا در تقابل با رحمت از واژه شر استفاده نشده است و در جهانبینی قرآن مفهوم رحمت در تقابل با مفهوم شر قرار ندارد.
یکی دیگر از واژگان قرآنی که در تقابل با واژه «شر» قرار دارد، واژه «رشد» است. در پنج آیه قرآن واژه «رشدا» به کار رفته است۴ که تنها در آیه ۲۴ سوره جن کاربرد این واژه به بحث خیر و شر مربوط است. در این مورد هم واژه رشدا در تقابل با واژه ضر قرار گرفته است: (قُلْ إِنِّى لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لَا رَشَدًا؛ بگو من به خودی خودم هیچ نفع و ضرری و هیچ رشد و هدایتی را برای شما مالک نیست).۵ مراد از «ضَر» در این آیه ضرر معنوی است و با توجه به تقابل «رشدا» با آن مراد از ضرر، گمراهی و تباهی معنوی است. در آیه ۱۰ همین سوره، واژه رشدا با واژه شر در تقابل قرار گرفته است: (وَأَنَّا لا نَدْری أَ شَرٌّ أُریدَ بِمَنْ