یکدیگر قرار دارند. در قرآن مشتقات این واژه دو مرتبه در تقابل با واژه «شر» به کار میرود: (وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى ٱلْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَ نَٔا بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ ؛ و چون انسان را نعمت بخشیم اعراض میکند و خود را از ما دور میسازد و هرگاه شری او را در رسد).
نوع تقابل بین «نعمت» و «شر»
در دو آیه از آیات قرآن واژگان «نعمت» و «شر» در تقابل با یکدیگر قرار گرفتهاند. این دو مورد علیرغم اختلاف در صدر و ذیل آیه، با عباراتی کاملاً یکسان ذکر میشوند: (وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى ٱلْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَ نَٔا بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ ٱلشَّرُّ؛ و چون انسان را نعمت بخشیم اعراض میکند و خود را از ما دور میسازد و هرگاه شری او را در رسد).۱ در این دو آیه تقابل بین «نعمت» و «شر» از نوع تقابل تضاد است. تقابل تضاد بین دو امر وجودی واقع میشود که بین آنها غایت بعد است و اثبات یکی موجب نفی دیگری میگردد، در حالیکه نفی یکی موجب اثبات دیگری نمیشود.۲
علیرغم این ادعا که شر امر سلبی است،۳ آیات قرآن به وجودی بودن شر اشاره دارند. آیه یادشده شر را امری وجودی میداند. در این آیه، واژه «شر» با واژه «مس» همنشین میشود. واژه «مس» بیان میدارد که شر انسان را مس میکند. به عبارتی شر به گونهای بر انسان وارد میشود که گویا این پدیده با انسان برخورد میکند و او را تحت تأثیر خویش قرار میدهد.
از طرفی اثبات متنعم بودن انسان با مس شر، در تضاد با یکدیگر هستند؛