آیه، نماز و همه کارهای نیک را خیر میداند.
در آیه نخست «من خیر» جار مجرور متعلق به تنزیل و فرود آمدن خیر از طرف خداوند است و در آیه دوم «من خیر» متعلق به «ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ» است و مراد از «خیر»، خیری است که از پیش برای خود میفرستادند.
خیر و عدم
همیشه خیر همراه با ایجاب و انجام نیست، بلکه گاه خیر در ترک، واقع میگردد. به عبارتی خیر بودن با انجام دادن فعلی ملازم نیست، در برخی موارد ترک فعلی خیر تلقی میشود. این کاملاً در مقابل آن قول است که خیر را وجودی و شر را امری عدمی میانگارد.۱ قرآن در بیان احکام حج ترک برخی از کارها را خیر میداند.
(ٱلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِى ٱلْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ ٱللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقْوَىٰ وَٱتَّقُونِ يَاأُولِى ٱلْأَلْبَابِ؛ حج ماههای معینی است پس کسی که در این ماهها حج را واجب ساخت در حج، بدزبانی و آمیزش با زنان و گناه و مجادله در سخن نیست، و هر کار خیری انجام دهید خداوند میداند، و برای خود توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست، و از من پروا کنید ای صاحبان خرد).۲
آیه مذکور ترک «رفث» و «فسق» و «جدال» در حج را خیر میداند. همانگونه که برخی مفسران نیز تصریح کردهاند، جمله «وَما تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ» ترغیب بر خیر به دنبال نهی از شر است و این جمله بدل از جمله (فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ) است. لذا جمله دوم، عمل جمله اول را دارد.۳ این آیه بیان