كَشْفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمْ؛ بگو: کسانی را که غیراز او درباره آنها گمان خدایی دارید بخوانید، پس هرگز نه مالک برطرف کردن ضرر و زیانی از شما هستند).۱ حتی گاهی انسان سراغ آلهه و خدایان متعدد میرود تا بار دشواری را از گرده او بردارند: (ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً إِن يُرِدْنِ ٱلرَّحْمَٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّى شَفَاعَتُهُمْ شَئْا؛ آیا جز او معبودهایی را به پرستش گیرم که اگر خدای رحمان ضرر و زیانی را برای من بخواهد شفاعت آنها چیزی را از من بازنمیگرداند).۲ درحالیکه تنها خداوند میتواند رفع گرفتاری از انسان کند. (وَإِن يَمْسَسْكَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ؛ و اگر خداوند تو را ضرر و زیانی برساند، جز او برطرفکننده آن نیست).۳ این نکتهای بس ارزشمند است که گاهی انسان به آن توجه نمیکند و لازم است در گرداب مشکلات قرار گیرد و چارهاش ناچار گردد تا به این مهم دست یابد. از این رهگذر، یکی از حکمتهای وجودی دشواریها توجه به فطرت توحیدی است که در وجود همه انسانها قرار دارد.
توجه به ناپایداری و سطحی بودن مشقات تحمل درد را آسان میکند؛ لذا خداوند در چند مورد این نکته را بیان میدارد: (وَ إِذَا أَذَقْنَا ٱلنَّاسَ رَحْمَةً مِّنْ بَعْدِ ضَرَّآٰءَ مَسَّتْهُمْ) ؛۴ و (وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّآٰءَ مَسَّتْهُ).۵ اگرچه مطابق با مفهوم این دو آیه ابتدا وجود سختی بر انسان است و سپس نعمت و رحمت پدیدار میشود، اما خداوند به گونهای تلویحی نعمت و رحمت را برجسته میکند. از طرفی رحمت و نعمت را ابتدا ذکر میکند و از طرف دیگر ورود سختی بر