غرب به اشکال شرور توجه کردهاند، ولی تا آنجا که من مطالعه دارم، فلاسفه غرب، پاسخی قاطع برای این اشکال نیافتهاند؛ ولی فلاسفه و حکمای اسلام اشکال را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و بهخوبی از عهده پاسخ آن برآمده و راز مهمی را گشودهاند».۱
البته توجه به این نکته ضروری است که برخی متفکران، شر بودن رنج برای بشر را امری مسلم انگاشتهاند؛ لذا با فرض اینکه محنتها در زندگی انسان شر تلقی میگردد، درصدد پاسخگویی به این مسئله بودهاند. به عبارتی آنان همواره در پی کشف پاسخ برای مسئله شر بودند، و ازآنجاکه شر بودن رنج را مفروض انگاشتند، هیچگاه به تحلیل اصل مسئله نپرداختهاند. ازاینرو نگاهی درونمتنی در پاسخگویی به این مسئله ضرورت دارد. در این تحقیق میکوشیم با تشکیل میدانهای معنایی، واژگان مرتبط با شر را در قرآن تحلیل و بررسی کنیم و از فهم ارتباط بین این واژگان و تحلیل آنها به جهانبینی خالق پدیدهها در موضوع شر پی ببریم.
مسئله شرور همواره از مسائل مهم زندگی مادی و معنوی بشر بوده است. این مسئله موجب روانرنجوری انسان شده است و از طرفی حوزه الهیات را مورد تهاجم انواع شبهات قرار میدهد. ازاینرو حل این مشکل علاوه بر ثمرات علمی در حوزه خداشناسی، مرهمی بر روان فرد رنجور نیز خواهد بود.
به رغم کارهای علمی و تحقیقات وسیع در این حوزه و طرح این مسئله به طور اساسی در مباحث دینی، باز شبهه شرور مطرح میگردد. لذا به ذهن میرسد اولاً این مسئله هنوز روشن نیست و تمام زوایای آن بررسی نگردیده است؛ ثانیاً برای ارائه راهحل این معضل، باید ابتدا سرشت «شر» را در نگاه