انسان نوعاً در قبال مشقت منفعلانه عمل میکند و عنان صبر از کف میدهد. قرآن از واژه «انسان» استفاده میکند تا بهتر بیانگر ناشکیبایی او در برابر مشقات باشد و بیصبری او را در مصاف مشقات بیان نماید: (وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیؤُسٌ کفُورٌ؛ و بیشک اگر به انسان رحمتی از جانب خویش بچشانیم سپس آن را از وی سلب نماییم همانا او سخت نومید شونده و کفرانکننده خواهد بود).۱ (وَإِذا أَنْعَمْنا عَلَی الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَنَأی بِجانِبِهِ وَإِذا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یؤُساً ؛ و چون انسان را نعمت بخشیم اعراض میکند و خود را از ما دور میسازد و چون او را شرّی رسد سخت نومید میشود).۲ بهعلاوه این واژه نسبت به واژگان مرادف خویش، ناسپاسی بشر را بهتر بیان میدارد: (وَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کأَنْ لَمْ یدْعُنا إِلی ضُرٍّ مَسَّهُ؛ و چون انسان را سختی و زیان رسد ما را به پهلو خفته یا نشسته یا ایستاده میخواند، و چون سختی و زیانش را از او برداریم، آنچنان میرود که گویی ما را برای آسیبی که به وی رسیده نخوانده است).۳
واژه «بأس»
یکی از واژگان جانشین «شر» در قرآن، واژه بأس است. خدای سبحان برای بیان دشواریها از این واژه بهره میبرد. پیش از تحلیل و بررسی این واژه، تبیین معنای پایه آن ضروری است.
برخی لغویین «البأس» را به معنای حرب۴ و برخی به معنای شدت در