173
تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن

«ضراء» که در آیه دهم سوره هود آمده مشقات دنیوی است.

و در آیه پایانی آمده است: (وَلَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ هذا لی وَما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَة؛ و اگر او را پس از آنکه آسیب و ضرری به او رسیده، رحمتی از جانب خود بچشانیم حتماً خواهد گفت: این از آن من است و گمان ندارم قیامتی برپا شود).۱ در این آیه خداوند می‏فرماید چشاندیم رحمت خویش را به کام او؛ یعنی آنچه کامش را شیرین نموده رحمت ما بوده است؛ درحالی‏که خود می‏گوید «هذا لی». اگر برای اوست چرا دوام ندارد و «مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ» می‏آید و باز او تلخ کام می‏گردد؟ در ادامه می‏گوید: من گمان ندارم که ساعت قیامت بر پا گردد. این شیوه سخن گفتن مجرمین برای دنیاست، وگرنه در قیامت که چشمشان باز شد، همه چیز را می‏بینند و جایی برای انکار وجود ندارد.

خلاصه اینکه در قرآن هرجا صحبت از ضراء شده، مراد مشقت‏های دنیوی است. لذا می‏گوییم: طبق قواعد معناشناسی واژه ضراء در قرآن برای بیان دشواری‏های دنیا به کار می‏رود.

ناپایداری دشواری‏ها در جهان‏بینی قرآن

اگرچه یکی از ملازمات زندگی مادی همراهی دردها و مشقات با انسان در طول زندگی است (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کبَد) اما این نکته بسیار مهم و اساسی است که انسان متوجه باشد؛ مشقات همیشگی نیستند. قرآن می‏فرماید: (وَإِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُم)‏۲ یا (وَلَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ).۳ در هر دو تعبیر اولاً صحبت از چشیدن نعمت و مس دشواری‏هاست

1.. فصلت: ۵۰.

2.. یونس: ۲۱.

3.. هود: ۱۰.


تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن
172

و چشیدن بهره می‏برد تا سبقت رحمت خویش بر غضبش را جلوه‏گر سازد.

در این سه آیه که واژه «ضراء» در آنها به کار رفته، جملگی صحبت از مشقت‏های دنیوی می‏شود. در یکی بعد از آنکه خداوند رحمتی پس از مشقت می‏رساند صحبت از مکر نمودن در آیات الهی می‏کند: (إِذا لَهُمْ مَکرٌ فی آیاتِنا). ازآنجاکه دنیا میدان تاخت و تاز انسان است و انسان می‏تواند مکر و حیله کند، نتیجه حاصل می‏گردد که آیه مورد ذکر درباره مشقات دنیوی صحبت می‏کند.

در آیه دیگر آمده انسان پس از رسیدن رحمت الهی، شادی و فخر فروشی می‏کند: (وَلَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ؛ و اگر او را پس از سختی و پریشانیی که به او رسیده خوشی و نعمتی بچشانیم حتماً خواهد گفت که سختی‏ها و بلاها از من برفت، و در آن حال سرمست و فخرفروش خواهد بود).۱ «الفرح» به «نقیض الحزن» معنا می‏شود.۲ فرح و سرور به لحاظ معنا نظیر یکدیگر هستند، و به معنای گشایش دل به دلیل رسیدن چیزی لذت‏بخش هستند. فخور کسی را گویند که بسیار فخر و مباهات می‏کند. این لفظ در نکوهش به کار می‏رود، زیرا به معنای تکبر کردن بر دیگری است که تکبر بر آن فرد جایز نیست.۳ فخر و مباهات برای انسان در دنیا محقق خواهد شد؛ زیرا بشر در دنیا توان فخرفروشی دارد. در سرای آخرت ناصیه مجرمین به دست دیگری است و از خود اختیاری ندارند: (یعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ فَیؤْخَذُ بِالنَّواصی وَالْأَقْدامِ؛ گنهکاران به سیمای‏شان شناخته می‏شوند، پس آنها را از موهای جلو سر و قدم‏ها می‏گیرند).۴ ازاین‏روی می‏گوییم مراد از واژه

1.. هود: ۱۰.

2.. صاحب، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۸۳.

3.. طبرسی، جوامع الجامع، ج۴، ص۲۱۹.

4.. الرحمن: ۴۱.

  • نام منبع :
    تصویر شر در دستگاه معنایی قرآن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1103
صفحه از 347
پرینت  ارسال به