که مال برای خداست. در صدر آیه میفرماید: (بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ) و در ذیل میفرماید: (لِلَّهِ میراثُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ). مبدأ و منتهای اموال خداست؛ وقتی عطا میشود از فضل اوست و همو میراث و پایان آن خواهد بود. این اموال به طور حقیقی در دنیا برای صاحب مال تفضلی است از طرف پروردگار، و در آخرت که پردهها برداشته شد مشخص میگردد که تنها مالک حقیقی و میراث واقعی خداوند سبحان است؛ اما برخی افراد خود را مالک آنها دانسته، برخی به بخل و برخی به اسراف و گروه اندکی، صحیح مصرف کردهاند: (ݩَقَلݫٖیلٌ مِنݨْ عِباٰݣݣدِݣݣیَ الشَّكُور؛ اندکی از بندگان من سپاسگزارند).۱
لذا در دستگاه تصوری قرآن اموالی که از روی بخل ذخیره میشود، شر معرفی میگردد و این شر در روز قیامت آشکار میگردد: «یوم القیامه». در آیه ظرف زمان برای واژه «شر» واقع شده است.
معناشناسی شر در همنشینی با واژگان صم و بکم
در قرآن، دو مورد واژه «شر» منصوب به حروف مشبهه بالفعل واقع شده که هر دو مورد آن را سوره انفال متذکر میشود: یکی آیه ۲۲۲ و دیگری آیه ۵۵.۳ در این دو آیه از بدترین جنبندگان صحبت میشود. «شر» در این دو آیه اسم برای «إنّ» واقع شده و لذا منصوب است. واژه «شر» در این دو آیه همنشین واژه «الدواب» قرار گرفته و مضاف الیه آن است. با این ترکیب معنای جمله بدین قرار خواهد بود: «بهدرستی بدترین جنبندگان...هستند».
وقتی «عِنْدَ اللَّهِ» در نقش جار و مجرور قرار میگیرد و به عنوان متعلق برای