دستگاه معناشناسی قرآن در صدد بیان شرح حال دو گروه حقپذیر و حقگریز و جایگاه هر کدام است. گروهی را که پیرو حق هستند و از سر عناد درنمیآیند «خیر البریه» و گروه دیگر را «شر البریه» معرفی میکند. کسانی که با بینه، حق بر آنها معلوم شده و باز بر کفر و عناد خویش اصرار میورزند، جایگاهی آتشین به امتداد ابد خواهند داشت.
در دستگاه تصویرسازی قرآن، واژه «شر البریه» با «فی نار جهنم خالدین فیها» همنشین میشود تا جهانبینی الهی را درباره شر البریه و عاقبت آنها به تصویر بکشد: (اِنَّ الَّذٖینَ كَڡݧݐَرُوا مِنݨْ اَهْلِ الݨݦْكِتاٰبِ وَالݠݨْمݧݧُشݨْرݪِكݬݫݫٖینَ ڡݨݐݭٖی ناٰرِ جَهَنَّمَ خاٰلِدٖینَ فٖیهاٰݩٓݡ اُولٰٓىݧݧݩݩݩݘݫݫِكَ هُمݨݦݨْ شَرݦّݨُ الْبَرِیَّةِ؛ بیتردید کسانی از اهل کتاب که کفر ورزیدند و مشرکان، در آتش جهنماند، که جاودانه در آن میباشند. آنهایند که بدترین مخلوقاتاند).۱
شر البریه در نگاه قرآنی کفر بعد از ایمان است. اهل کتاب در ابتدا به تورات و انجیل ایمان داشتند و حتی منتظر آمدن پیامبر خاتم بودند؛ اما وقتی این پیامبر را از بنیاسرائیل ندیدند، عناد ورزیده، راه کفر را در پیش گرفتند. قرآن این شیوه پذیرش حق را غلط میداند و کسانی را که این منش را در برابر حق برگزینند، به عنوان بدترین جنبندگان معرفی میکند.
این آیه ضمن بیان دلیل شر البریه، با همنشینی «شر البریه» با «فی نار جهنم» در کنار «الذین کفروا» که در صدر آیه آمده، جهنم را به مثابه ظرفی میداند که اطراف کفار را احاطه مینماید. همانگونه که ظرف مظروف خویش را احاطه میکند جهنم نیز کفار را احاطه میکند؛ به گونهای که از هر طرف بر آنها آتش سیطره دارد.
در نگاه قرآن و در نظام تصوری آن، گمراهی و بیراهه رفتن نوعی شر تلقی میگردد؛ اگرچه برخی از توده مردم یا خواص علما نسبت به آن بیتوجه باشند.