چرا در میان متفکران، امری غیر قابل قبول است، تا چه برسد به نوبختیان امامیمذهب که دل در گرو آموزههای اهل بیت علیهم السلام داشتهاند. از این رو میبینیم که متکلمان نوبختی در برخی موارد، از آموزههای کلامی امامیه در مدرسه کلامی کوفه متأثر بودهاند. آنان در مباحثی چون رابطه عقل و وحی،۱ استطاعت، چیستی انسان و تحریف قرآن، ۲ از متکلمان کوفی به ویژه هشامبن حکم تأثیر پذیرفته بودند.
لازم به ذکر است که متکلمان اعتزالگرای نوبختی، در میان توده اجتماعی امامیه نفوذ چندانی نداشته و همچنان حدیثگرایان امامی و میراثداران مدرسه کوفه، رهبری دینی جامعه امامی در عراق و در سایر نواحی امامینشین را در دست داشتند. به نظر میرسد که متکلمان نوبختی به دلیل رویکرد اعتزالیشان، چندان مورد توجه محدثان امامیه در عرصه داد و ستد میراث روایی امامیه قرار نداشتهاند. از این رو در نقل و انتقال معارف کلامی- حدیثی امامیه، نام متکلمان نوبختی به چشم نمیخورد و حتیٰ اثر قابل توجه و در خور حدیثی، از آنها یافت نمیشود. افزون بر این، راه ارتباطی آنان با مدرسه فکری کوفه نامشخص و حتیٰ از مشایخ حدیثیشان نیز ذکری به میان نیامده است. این در حالی است که جریان آزاداندیش پیرو هشامبن حکم، علیٰرغم انتقادات و اختلافاتش با بیشتر جامعه امامیه، هماره با جریانهای مخالف امامی مرتبط بوده و با آنها مراوده حدیثی داشته است.
با آنکه نوبختیان، نظام کلامی نوینی را پیریزی کرده و در میان جامعه علمی روزگار خویش مشهور بودند، اما غیر از تعداد انگشتشماری، افراد چندانی از امامیه را به عنوان شاگرد آنان نمیشناسیم؛ در حالی که شاگردان عراقیِ کلینیِ رازی، محدث سرشناس امامی در بغداد - به عنوان تختگاه نوبختیان - در مقایسه با آنها بسیار قابل توجه هستند.۳ اگر واقعاً نفوذ علمی نوبختیها در جامعه امامی بغداد فراگیر و عمیق