95
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

چرا در میان متفکران، امری غیر قابل قبول است، تا چه برسد به نوبختیان امامی‌مذهب که دل در گرو آموزه‌های اهل بیت علیهم السلام داشته‌اند. از این رو می‌بینیم که متکلمان نوبختی در برخی موارد، از آموزه‌های کلامی امامیه در مدرسه کلامی کوفه متأثر بوده‌اند. آنان در مباحثی چون رابطه عقل و وحی،۱ استطاعت، چیستی انسان و تحریف قرآن، ۲ از متکلمان کوفی به ویژه هشام‌‌بن‌ حکم تأثیر پذیرفته بودند.

لازم به ذکر است که متکلمان اعتزال‌گرای نوبختی، در میان توده‌ اجتماعی امامیه نفوذ چندانی نداشته و همچنان حدیث‌گرایان امامی و میراث‌داران مدرسه کوفه، رهبری دینی جامعه امامی در عراق و در سایر نواحی امامی‌نشین را در دست داشتند. به نظر می‌رسد که متکلمان نوبختی به دلیل رویکرد اعتزالی‌‌شان، چندان مورد توجه محدثان امامیه در عرصه داد و ستد میراث روایی امامیه قرار نداشته‌اند. از این رو در نقل و انتقال معارف کلامی- حدیثی امامیه، نام متکلمان نوبختی به چشم نمی‌خورد و حتیٰ اثر قابل توجه و در خور حدیثی، از آنها یافت نمی‌شود. افزون بر این، راه ارتباطی آنان با مدرسه فکری کوفه نامشخص و حتیٰ از مشایخ حدیثی‌شان نیز ذکری به میان نیامده است. این در حالی ‌است که جریان آزاداندیش پیرو هشام‌‌بن‌ حکم، علیٰ‌رغم انتقادات و اختلافاتش با بیشتر جامعه امامیه، هماره با جریان‌های مخالف امامی مرتبط بوده و با آنها مراوده حدیثی داشته است.

با آنکه نوبختیان، نظام کلامی نوینی را پی‌ریزی کرده و در میان جامعه علمی روزگار خویش مشهور بودند، اما غیر از تعداد انگشت‌شماری، افراد چندانی از امامیه را به عنوان شاگرد آنان نمی‌شناسیم؛ در حالی که شاگردان عراقیِ کلینیِ رازی، محدث سرشناس امامی در بغداد - به عنوان تختگاه نوبختیان - در مقایسه با آنها بسیار قابل توجه هستند.۳ اگر واقعاً نفوذ علمی نوبختی‌ها در جامعه امامی بغداد فراگیر و عمیق

1.. رضایی، «تطور معنا و منزلت عقل در کلام امامیه»، ص۱۷۵.

2.. حسینی‌زاده، نوبختیان، ص۲۵۵-۲۵۶، ۲۵۹.

3.. رجوع شود به جریان حدیثی امامیه در بغداد همین نوشتار.


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
94

وجود ندارد، چرا که برخی از معتزلیان غیر باورمند به عالم ذر، مانند عبادبن ‌سلیمان معتزلی نیز به استحقاقی بودن نبوت معتقد بودند.۱

به هر روی، این رویکرد اعتزالیِ نوبختیان موجب شد تا معتزلیان آنان را از خود بدانند۲ و در زمره رجال خود به شمار آورند،۳ تا جایی‌که ابوعلی جبایی، متکلم سرشناس معتزله و هم‌عصر نوبختیان می‌گوید که ما در توحید و عدل با امامیه هم‌نظر و موافق هستیم و تنها در امامت با آنها اختلاف داریم؛۴ در حالی که معتزلیان هماره اسلاف امامیه را به تشبیه‌‌گرایی و جسم‌‌انگاری متهم می‌کردند و شگفت آن است که ابومحمد نوبختی نیز در این باره با آنان هم‌‌نوا بوده است. ۵ عدم انتقاد معتزلیان از متکلمان نوبختی بیش از پیش، اعتزال‌‌گرایی بنی‌نوبخت را تقویت می‌کند. بعید نمی‌نماید که نوبختیان به دلیل تمایلات اعتزالی‌شان، همگام با دیگر معتزلیان به نقد اندیشه‌های ابوعیسیٰ وراق و ابن ‌راوندی - دو منتقد بی‌پروای معتزله‌ - اهتمام ورزیده‌اند.۶

باید تأکید کرد که منظور از اعتزال‌‌گرایی بنی‌نوبخت این نیست که آنها تمام اصول اعتزالی را پذیرفته و در همه مباحث کلامی اعتزالی شده‌اند. اساساً تبعیت بی‌چون و

1.. اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۴۸.

2.. ابن ‌ندیم، الفهرست، ص۲۲۵.

3.. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۳۲۱؛ ابن‌‌مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۱۰۴.

4.. قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۲۹۱.

5.. ابومحمد نوبختی بر اتهام مکان‌‌مندی و جسم‌‌انگاری هشام ‌بن حکم و اصحابش صحّه گذاشته و آن را پذیرفته است. (ابن‌تیمیه، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، ج۱، ص۴۱۰) نوبختی می‌گوید که پس از گفت‌‌وگو با پیروان هشام اتهامی که ابوعیسیٰ وراق مبنی بر جسم‌‌انگاری هشام نقل کرده، برای من مسجّل شده است. (همان، ص۴۱۱).

6.. در نقد آرای آن دو، ابوسهل نوبختی کتاب الانسان و الرد علی ابن الراوندی کتاب نقض التاج علی ابن راوندی کتاب نقض عبث الحکمه لابن راوندی کتاب نقض الاجتهاد الرای علی ابن‌الراوندی و کتاب نقض علی مساله ابی عیسیٰ الوراق فی قدم الاجسام نگاشته بود. (شیخ طوسی، الفهرست، ص۴۹-۵۰).

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9662
صفحه از 478
پرینت  ارسال به